برگرفته ای از مقالات منتشره در مطبوعات داخل ایران
هرچه زمان می گذرد سردمداران رژیم جمهوری اسلامی ایران با تکیه براوهامات عصر جاهلیت بیش از پیش برطبل دینداری و مکتب خرافات خویش می کوبند. دشت بی فرهنگی و عقب ماندگی مصباح یزدی ، خامنه ای ، احمدی نژاد و امثالهم را پایانی نیست و بطور دائم در تلاشند تا توده های مردم را بفریبند. درسالهای گذشته به دفعات مکرر شاهد اظهارات سخیفانه احمدی نژاد در مورد «هاله نور» و« ظهورقریب الوقوع امام زمان» بوده ایم. دیر زمانی است که سران این رژیم خوف و جنایت با استفاده از ثروت و منابع مالی مردم ایران اقدام به انتشارخزعبلات خود دراقصی نقاط ایران و کشورهای عربی نموده اند. نقد زیر در مورد دو کتابی است که در خصوص اشاعه افکار و عقاید احمدی نژاد و پدر معنوی وی مصباح یزدی نگاشته شده است . بخاطر اهمیت موضوع عین مقاله را در زیر درج می نمائیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گزارشي از دو کتاب منتشره در ايران و لبنان
احمدي نژاد و آخرالزمان
احمدي نژاد فرمانده سپاه صاحب الزمان است
آیا احمدی نژاد یاران امام زمان را تعیین می کند؟
عليرضا قراباغي
تاريخ 30ساله ايران نشان مي دهد دين از يک سو نقش بزرگي در کشاندن توده هاي گسترده مردم به صحنه سياست و فرهنگ و فعاليت اجتماعي دارد و از سوي ديگر مردم را پس از حضور، به درجا زدن يا عقب رفتن وامي دارد. مي توان گفت اين خاصيت بازدارندگي و ارتجاعي به اصل دين مربوط نمي شود و از خرافات و پيرايه هاي بافته شده بر قامت دين اصيل ناشي مي شود. اما تفکيک اين دو کار ساده يي نيست زيرا مبلغان و پيروان آن خرافات و پيرايه ها نيز اعتقادات خود را عين دين مي دانند. از همين رو تاريخ همواره شاهد قد علم کردن مذهب عليه مذهب بوده است.
در واقع از آنجا که هر انسان حداقل با پديده تولد و مرگ روبه رو است، آمادگي پذيرش انديشه ديني را دارد. همين موضوع به روحانيون، نظريه پردازان، مروجان و مبلغان ديني امکان مي دهد با اقشار وسيع مردم ارتباط برقرار کنند، فلسفه آفرينش را برايشان تشريح کنند و آنان را به کنش اجتماعي مطلوب براي وصول به خير و گريز از شر دعوت کنند. به عبارت ديگر دين يک مفهوم کلي است که براي آحاد انسان ها اهميت حياتي دارد. اما همين کلي بودن که موجب مي شود اقشار متفاوت مخاطبان روحانيون و روشنفکران ديني حول يک مفهوم گرد آيند، با گذشت زمان و لزوم تعريف مشخص هر بخش از دين و کاربست دستورالعمل هاي آن موجب پراکندگي و تشتت مردم و پيدايش فرقه هاي گوناگون مي شود. شايد مقصر اصلي در اين انحراف و پراکندگي، همان روحانيون و روشنفکران ديني هستند که به بهانه حفظ وحدت و براي نگه داشتن همگان در صفوف خود و نيز در هراس دائمي از جريانات دگرانديش، آنگاه که توان و فرصت دارند از روشنگري بازمي مانند و زماني به صرافت لزوم تبيين دقيق انديشه هاي خود مي افتند که کار از کار گذشته است و ديگر قادر نيستند با جرياني که سراپاي آن را خرافه مي دانند، مقابله کنند. اگر توجه کنيم که تمايل به ساده انديشي در عوام بيشتر است و مردم در پاسخ به مسائل فلسفي و پيچيدگي هاي زندگي اجتماعي گرايشي به سوي خرافه و پذيرش تبليغات جريانات راست داخلي و جهاني دارند، جرم و گناه کم کاري روحانيون و روشنفکران ديني در مقابله نکردن با اين گرايش برجسته تر مي شود. باز نشدن ديدگاه ها به بهانه حفظ آن وحدت صوري موجب شده است پس از 30 سال، اصل پنجاه و ششم قانون اساسي که انسان را بر سرنوشت خود حاکم مي داند علاوه بر حيطه عمل از لحاظ نظري نيز مورد هجوم شريعت پناهاني قرار گيرد که نظريه نصب را جانشين راي مردم کرده اند و با تبديل انتخابات به شير بي يال و دم و اشکم تلاش مي کنند جمهوري اسلامي را به حکومت اسلامي تبديل کنند.
حتي با بررسي دو کتاب از حاملان اين نظريه مشخص مي شود چگونه معتقدان به آن مي توانند انتخابات را تنها به ظاهر بپذيرند، از توسل به هر کاري براي کسب و حفظ قدرت در دست خود سر باز نزنند، به حذف فيزيکي جناح هاي رقيب متوسل شوند، اذهان را براي سرکوب هم ميهنان خود به ويژه شهروندان تهراني و حتي بخشي از روحانيت قم آماده کنند و مردم را بازيچه دست توطئه گران داخلي يا خارجي کنند.
معرفي دو کتاب
در سال 1385 و با روي کار آمدن احمدي نژاد دو کتاب تقريباً به صورت همزمان در ايران و لبنان به فارسي و عربي منتشر شد که مي تواند معرف فعاليت هاي گسترده يک جريان در سال هاي اخير باشد و برخي از برنامه ها و اهداف آنان را نشان دهد. کتاب اول با عنوان «دهه ظهور» (نام کامل؛ دهه 80، دهه ظهور، ان شاءالله) توسط دکتر سيدحسين سجادي نوشته شده و ناشر آن انتشارات هاتف در مشهد است. اين کتاب از وزارت ارشاد دولت احمدي نژاد مجوز گرفته است. گرچه نويسنده کتاب هم نام استاد حسابداري دانشگاه شهيد چمران اهواز است، اما شخصيت ديگري دارد و گويا کتاب «توفان کربلا؛ نوحه سينه زني و زنجيرزني» را نيز در سال 84 گردآوري کرده است. کتاب دوم با عنوان «احمدي نژاد و انقلاب جهاني پيش رو» (عنوان عربي؛ احمدي نجاد و الثوره العالميه المقبله) توسط دکتر «شادي فقيه» نوشته شده و در سال 2006 در بيروت توسط دارالعلم منتشر شده است. شادي فقيه مدير آن انتشارات است و کتاب هايي در رابطه با ايران و تشيع براي حزب الله و شيعيان جنوب لبنان چاپ مي کند.
هر دو کتاب خط واحدي را دنبال مي کنند و قصد دارند اين موضوع را جا بيندازند که احمدي نژاد فرمانده سپاه صاحب الزمان است و به زودي حضرت ظهور خواهند کرد زيرا از 40 مورد نشانه هاي ظهور تنها سه نشانه باقي مانده است. (ص 91 کتاب فارسي) البته کتاب دهه ظهور از آنجا که در ايران چاپ شده، گويا ملاحظاتي را در نظر گرفته است و صراحت کلام و پيام آن مانند کتاب عربي نيست.خط مطرح شده در اين کتاب ها را نمي توان نظريه شخصي دو نويسنده دانست زيرا در آنها به صحبت هاي آقاي توکل، بهلول عارف، سخنراني آقاي پناهيان در سال 80 در مشهد و نظرات کارشناسي مطرح شده در سمينار امام زمان در سال 79 به ويژه نظرات آقاي جان نثاري دبير آن سمينار (ص 92 کتاب فارسي) اشاره مي شود و حتي تلاش مي شود با ذکر گفته هايي که در نشريات حزب موتلفه اسلامي هم آمده است، نظر مطرح شده به آيت الله بهجت فقيه معظم (ص 136) و نيز فقيه بزرگوار زنجاني (ص 129) نسبت داده شود. همچنين در مقطع انتخابات اخير سايت هاي مختلف حامي احمدي نژاد از کتاب عربي ياد شده به عنوان يکي از دستاوردهاي بزرگ دولت نهم در عرصه جهاني ياد کردند. گزيده يي از هر دو کتاب در اينجا بيان مي شود.
دهه ظهور
نويسنده علائم ظهور را بيان مي کند و چند شخصيت را شبيه سازي مي کند؛ سفياني (که دو نفر هستند و اولي صدام بوده و دومي به زودي در سوريه کودتا خواهد کرد)، يماني (که در اين مورد هم از دو نفر نام مي برد؛ امام خميني و بن لادن)، نفس زکيه (آيت الله حکيم)، خراساني (آيت الله خامنه يي)، سيد حسني، شعيب بن صالح.سيدحسني تنها در کتاب فارسي وجود دارد و او آقاي خاتمي است (ص 55) که قبل از شعيب بن صالح به قدرت مي رسد ولي در زمان او «آشوب مي شود، مثل آشوب هاي تهران در سال 78 و اذيت و آزارها مي بيند». (ص 87) او خودش مظلوم است و شخصيتي مثبت است.اما قهرمان اصلي کتاب، شعيب بن صالح است. «اين شخص فرمانده يا رئيس نيروهاي ايراني با مشخصاتي که شبيه احمدي نژاد رئيس جمهور ايران سبزه با ريش کم و از اهالي ري يا اطراف تهران و در احاديث ديگر گفته شده که او متوسط القامه است.» (ص45)
کتاب در مورد وقايعي که روي خواهد داد به صورتي آشفته اظهارنظر مي کند. اما اگر اين وقايع را با استفاده از خلاصه آخر کتاب (صفحات 129 تا 137) مرحله بندي کنيم، مي توان تصوير زير را ارائه کرد.
1- ابرقدرت شرق در برابر نهضت اسلامي شکست مي خورد و فرومي پاشد.
2- انتفاضه، دولت غاصب يهود را شکست مي دهد.
«و اين يعني برخورد تمدن ها در واقع و در خارج هرچند از نظر فکري و تئوريک يا در سياست خارجي و رسمي، ما مدافع نظريه گفت وگوي تمدن ها باشيم نه برخورد آنها.» (ص19)
«به خدا سوگند که دشمن را سر مي برند و به خاک و خون مي کشند آنچنان که حتي يک يهودي در فلسطين باقي نماند.» (ص )
3- يکي از سران نظامي در سوريه که همان سفياني دوم است با حمايت امريکا کودتا مي کند و لبنان و اردن و... را مي گيرد و طرح خاورميانه بزرگ امريکا را به تحقق درمي آورد و اين اقدامات نهايتاً به سود تشيع تمام مي شود.
«بوش پسر و نئومحافظه کار در پي طرح خاورميانه بزرگ پس از افغانستان به عراق حمله کرده و صدام را کنار زد. اگر در جنگ ايران و عراق با رياست صدام ايران پيروز مي شد و دولتي در آن تشکيل مي داد، مسلماً دولتي بود با مشخصات دولتي که اينک و با راي مردم در عراق تشکيل شده است. دولتي که اکثريت در آن در دست شيعه است و نيروهاي شيعي عراق. گويا ايران و انقلاب در جنگ تحميلي ميان ايران و عراق پيروز شده. به شهادت و تاييد روزنامه هاي غربي چون نيويورک تايمز، امريکا به افغانستان حمله کرد و طالبان را ساقط کرد وليکن گويا باز در اين کشور هم ايران و انقلاب اسلامي اين کشور پيروز شده است.
چون پيش از اين دولت افغانستان دست نيروهاي طالبان و القاعده بود که با افکار سني و وهابي سخت ضدشيعي بودند... تا اينکه خود امريکا به افغانستان حمله کرد و قدرت طالبان و القاعده را نابود کرد. و در اين کشور با اکثريت سني يک دولت ملي و به دور از تعصبات کور و ضدشيعي ايجاد کرد؛ آنچه ايران در صورت امکان خود خواستار ايجاد آن در افغانستان بود. گويا ايران اسلامي و انقلاب اسلامي آن در افغانستان و عراق هر دو پيروز شده و دشمنان خود را در اين دو کشور سرکوب و نابود کرده است.» (صص 17 و 18)
4- ملک عبدالله در عربستان توسط القاعده ترور مي شود. «به قول رئيس اطلاعات عربستان، طبق يک نظرسنجي 95 درصد تحصيلکرده هاي عربستان بن لادن را تحسين و تمجيد مي کنند و مي گويند زنده باد بن لادن. اين يعني 95 درصد تحصيلکرده ها و مثلاً 90 درصد مردم عربستان روحيات اسلامي و انقلابي دارند. و به محض اينکه جرقه يي به اين خرمن هيزم بخورد آتش يک نهضت و انقلاب شعله ور مي شود و عربستان و مردم آن يک نمونه اند از کشورهاي اسلامي و عربي و ساير کشورهاي منطقه چون لبنان، مصر، الجزاير، پاکستان، عراق و مانند آن خلاصه همه اين طورند». (ص 89)
5- جنگ منطقه يي ميان اعراب و ايران روي مي دهد. آقاي خامنه يي در اين جنگ، شکست هايي را متحمل مي شود.
6- امام زمان ظهور مي کند و وارد جنگ ايران و سفياني مي شود. احمدي نژاد فرمانده نيروهاي ايراني است و خاتمي امام زمان را معرفي مي کند. 7-گروهي با ظاهري فوق العاده اسلامي و انقلابي اما در واقع تندرو و متعصب در مقابل حضرت مي ايستند و تصفيه يي خونين مي شوند که همان ياران خاتمي هستند.
بنا به يک حديث «عده کمي از اصحاب او غياران سيدحسني يعني خاتميف ايمان نمي آورند تا وقتي که حضرت دستور مي دهد ايشان را گردن بزنند. حال ايشان شبيه خوارج نهروان است. طبق احاديث ديگر اين گروه حدود 40 هزار نفر هستند که بالاخره تصفيه خونين مي شوند.» (صص 104 و 105)
«سيزده شهر و گروه هستند که محاربه و مبارزه مي کنند با قائم (عج) و حضرت هم با ايشان مقابله مي کند... غو يکي از آنهاف مردم ري (يا تهران بزرگ) غهستندف ... اما تهران مرکز ايران و انقلاب اسلامي و مدينه امام زمان و ام القراي کشورهاي اسلامي غاستف. اين نوع برخورد با آن جنگ و مبارزه آن در برابر مهدي (عج) جاي شگفتي بسيار است به هر صورت در مورد تهران اين برخورد و مقابله بايد به واسطه دو گروه عمده و نيرومند باشد.
1- مفسدان، منحرفان، فريفته هاي برنامه هاي فساد، فحشا و جرم و جنايت غربي و ليبرالي آن 2- گروه هاي به ظاهر بسيار مومن و انقلابي اما در واقع بسيار تندرو و کج انديش يا متعصب که از سپاه و نيروي خراساني جدا شده و مقابل قائم (عج) مي ايستند و بالاخره تصفيه خونين مي شوند. بايد گفت اين گروه متعصب و متحجر عمدتاً از تهرانند به ضميمه قم.» (صص 125 - 124) 8- با غرب هم جنگ مي شود اما جنگ با غرب نه با امريکا و اروپا بلکه با ارتش ترکيه است.
«طبق احاديث و روايات، امام زمان(ع) پس از اين در جنگ هاي منطقه يي ديگر و ابتدا در مقابل ارتش ترکيه به عنوان پايگاه ناتو نيرومند ترين ارتش ناتو از نظر عًده و عïده يا نفرات و تجهيزات پيروز مي شود تا به پيروزي نهايي مي رسد. چرا که ترکيه گرچه ارتشي نيرومند و مجهز دارد، توده مردم آن مسلمانند و طرفدار اسلام. بنابراين، اين ارتش همانند ببري کاغذي و توخالي است که در برابر اسلام به زودي و با چند ضربه در هم مي شکند و از هم مي پاشد.» (ص 88) 9- با غرب صلح مي شود و غرب که روند جهاني شدن را طي کرده است، بدون جنگ و خونريزي يکباره مسلمان مي شود.
«پس از نبرد سخت، امريکا و جهان غرب يا ناتو با حضرت پيمان صلحي منعقد مي کنند شبيه صلح حديبيه و پس از حدود دو سال اين پيمان را خود نقض مي کنند، چون غرب خود را از درون در حال تلاشي و فروپاشي مي بيند... بالاخره زودتر درهم شکسته و متلاشي مي شوند و اسلام، جهان غرب، عالم مسيحيت و جهان عصر ما را فرامي گيرد. و جهاني شدن يا جهاني سازي با همه سازوکارهاي خود در خدمت نهضت جهاني مهدي (عج) اسلام و مسلمانان قرار مي گيرد، در خدمت آنچه تا به حال از آن ياد مي کردند به عنوان حکومت جهاني و واحد اسلام و مهدي (عج). همچنان که پيشتر طرح خاورميانه بزرگ در خدمت نهضت و انقلاب اسلامي درآمد و خاورميانه بزرگ اسلامي و مهدوي سر برآورد.»(صص 94 – 93)
احمدي نژاد و انقلاب جهاني پيش رو
از همان سطر نخست در اولين صفحه مقدمه کتاب عربي، صحبت از احمدي نژاد است و شعارهاي او در فقرزدايي، توزيع درآمد نفت و مبارزه با فساد مورد تعريف و تمجيد قرار مي گيرد. (ص 5) در دومين صفحه مقدمه در مقايسه با بوش گفته مي شود احمدي نژاد به علماي ديني و روحانيوني همچون مصباح يزدي و جوادي آملي اعتماد دارد و در مسائل سياسي از آنها راهنمايي مي گيرد. (ص6) چند خط بعد گفته مي شود احمدي نژاد مراقب اين موضوع هست که خاتمي باعث انحطاط اخلاقي نيروهاي اجتماعي ايران مي شود. در اين کتاب که اندکي دورتر از ايران به چاپ رسيده است، ديگر از سيدحسني و خاتمي مظلوم خبري نيست.فصل اول به احوال شخصي احمدي نژاد و دين و سياست او اختصاص دارد. از تعريف و تمجيدها که بگذريم نکته هاي زير در اين فصل خواندني است؛
-محمد خاتمي رئيس جمهور وقت، مانع حضور او در جلسات هيات وزيران شد، در حالي که او شهردار تهران بود. -برخي از علل پيروزي احمدي نژاد بر هاشمي رفسنجاني را چنين برمي شمارد؛ رفسنجاني از منافع ثروتمندان در برابر فقرا دفاع مي کرد، احمدي نژاد جوان بود و مسائل جوانان را درک مي کرد، سپاه پاسداران و بسيج و رهبري از او دفاع مي کردند، احمدي نژاد از فناوري هسته يي دفاع مي کرد، حوزه علميه قم و علماي ديني پشتيبان او بودند. (صص 16 – 15)
-کل دارايي احمدي نژاد يک خودرو پژو 504 مدل 1977 است و يک خانه کوچک قديمي که 40 سال پيش در يکي از فقيرنشين ترين محلات تهران ساخته شده و آن را از پدر خود به ارث برده است و درآمد او بيش از 250 دلار نيست که آن هم از تدريس در دانشگاه به دست مي آيد. (ص 19)
فصل دوم با عنوان ايران و انقلاب جهاني آينده، به تشريح علائم ظهور مي پردازد و مي گويد احمدي نژاد فرمانده نيروهاي امام مهدي (عج)، و آقاي خامنه يي پرچمدار آن امام است. (ص 58) علائم ظهور بسيار شبيه همان کتاب دهه ظهور است که به فارسي نوشته شده است. البته در اينجا نقش همکاري حزب الله لبنان پررنگ تر مي شود (صص 62 و 66)، و سيدحسن نصرالله هم مطرح مي شود. (ص 65) اما خراساني همچنان آقاي خامنه يي است (ص 73)، و شعيب بن صالح احمدي نژاد است که ملقب به مرد صالح و مردم يار (معادل شعبي و مردمي) است. (صص 76 – 75)
نيروي نظامي صاحب الزمان سپاه پاسداران، ارتش ايران، نيروهاي امنيتي ايران، بسيج مستضعفان، حزب الله و سپاه مهدي هستند (صص 82 - 81) و مراکز فکري آن نيز دانشگاه امام صادق (ع) و دانشگاه امام حسين (ع) در تهران است. (ص85)
در کتاب عربي مطالب بسياري در ارتباط با مسائل نظامي نوشته شده است، به ويژه صفحات 121 تا 131 به احمدي نژاد اختصاص دارد و ضمن تفکيک انرژي صلح آميز هسته يي و مصارف نظامي بر اين نکته تاکيد مي کند اما موضوع کتمان آن تا ظهور امام مهدي (عج) ادامه خواهد يافت. (ص 131)
آيت الله بهجت به عنوان رهبر معنوي سپاه معرفي مي شود و در اين معرفي بيشتر نقل قول ها از مصباح يزدي است. (صص 157 - 154 و 165 - 164) پيغام آيت الله بهجت به امام خميني در مورد قرباني کردن دو گوسفند و سه گوسفند در روزهاي انقلاب يکي از مواردي است که در معرفي شخصيت آيت الله بهجت ذکر شده است. (صص 164 – 163)
تشابه اين نوشته ها با انتشارات موتلفه در ايران بسيار است. پس از اين معرفي ها نهايتاً ذکر مي شود که سپاه در موضوع انتخابات از ايشان استفتا کرده است که در يکي از پاسخ ها گفته اند؛ «کساني حق انتخاب شدن را دارند که... غصفاتي ذکرشده که آنها را داشته باشندف اگر فاقد بعض صفات باشند، اهل ايمان نيستند و راي دادن براي فاقدها بي اثر است، بلکه جايز هم نيست غدر متن عربي گفته شده انتخاب آنها، انتخابي باطل و بلااثر خواهد بود. يعني اگر راي هم بياورند، انتخاب نخواهند شد و اثري نخواهد داشت.ف ... کساني هم که واجد خصوصيات مذکوره باشند - که جايز باشد راي دادن و گرفتن درباره آنها - واجب مي شود با توانايي اگر بدانند يا احتمال بدهند که فاقد بعض آنها راي خواهد گرفت غدر متن عربي گفته شده هرگاه احتمال داشته باشد برخي از کانديداهاي فاقد اين صفات راي کافي بياورند،
انتخاب کساني که داراي صفات موردنظر باشند در حد قدرت و استطاعت واجب است. يعني در حد قدرت و استطاعت و نه فقط با يک رايي که مي دهيمف. ملاحظه نماييد دول کفر را چگونه انتخاب مي نمايند و انتخاب مي شوند ... و مخالفت نماييد با چگونگي کارهاي آنها و چگونگي وسايل و اسباب و مسببات آنها که مطابقت با هيچ دين اصل دار و هيچ قانون عقل پسند ندارند.»
و سرانجام در پايان کتاب در مبحثي با عنوان «رهبر فکري سپاه»، به معرفي مصباح مي پردازد (صفحات 204 تا 208)
و او را يکي از مهم ترين ارکان انقلاب اسلامي ايران و نظريه پرداز انقلاب مي خواند و مي گويد احمدي نژاد در محضر امثال شيخ مصباح طلبگي کرده است و مصباح براي او علائم ظهور امام مهدي و نزديک بودن آن را بيان کرده است و در زمان انتخابات گفته است امام مهدي، احمدي نژاد را براي رياست انتخاب کرده است. (ص 204) سپس از سوابق علمي و فعاليت هاي انقلابي آقاي مصباح در مبارزه با رژيم شاه مي نويسد و از تلاش هاي بعدي او در اداره مدرسه حقاني، موسسه در راه حق، نشريه انتقام، نشريه بعثت، موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، موسسه باقرالعلوم و ديگر فعاليت ها ياد مي کند. (ص 205)
|
|
A.C.P- Postfach 12 02 06-60115 Frankfurt am Main-Germany-Fax: 00-49-221-170 490 21 |
|
Web Site: http://www.iranian-fedaii.de E-Mail: organisation@iranian-fedaii.de |