سخنی پیرامون سیاست دولت احمدی نژاد درمورد اجرای برنامه یارانه ها

همگان بخاطر دارند که سردمداران رژیم حاکم بر ایران پس از به قدرت رسیدن چگونه رقبای سیاسی خود را بنام لیبرال و طرفداران لیبرالیسم کنار زدند و به بهانه های واهی مخالفین سیاسی خودرا متهم و محکوم می کردند. در آن هنگام این دو لفظ در قاموس آنها بدترین دشنام بود. سران جمهوری اسلامی ایران ابتدا دارو دسته بازرگان و بنی صدر را به همین اتهام از مسند قدرت بیرون راندند و مجال هرگونه فعالیت سیاسی را از آنها سلب کردند. پس از آن نوبت به تصفیه سایر مخالفین خودی رسید که یکی پس از دیگری از گردونه قدرت حذف شدند. از برخورد سران رژیم با نیروهای انقلابی ومبارز چیزی نمی گوئیم ، چراکه همه به یاد داریم و نیک میدانیم که از بدو روی کار آمدن جمهوری اسلامی ایران تاکنون هر رزمنده ای که دستگیرشده، دربیدادگاههای رژیم با کیفر شکنجه و مرگ مواجه گردیده است. با وجود چنین تصفیه های آشکاری امالیبرالیسم فقط درعرصه زندگی سیاسی و اجتماعی نمی باشد. لیبرالیسم در زمینه اقتصادی نیز معنی و مفهوم خاص خودرا دارد.

پس از آنکه هاشمی رفسنجانی به اصطلاح دوران سازندگی را آغازکرد، جهت اصلی حکومت وی، یعنی حکومت اقتدار سرکردگان رژیم به سوی لیبرالیسم اقتصادی گرایش پیداکرد. از آنجاکه رژیم جمهوری اسلامی ایران نیز جزء لاینفک دنیای سرمایه داری است ، لذا با توجه به گلوبالیزاسیون سرمایه داری در جهان ، محافل گرداننده سرمایه داری ایران نیز پیروی ازسیاست شناخته شده دو ارگان سرمایه داری جهانی را در دستور کار قرار دادند. این دو ارگان عبارتند از صندوق بین المللی پول و بانک جهانی.

دستورالعمل های این دو ارگان برای همه کشورها از جمله کشورهایی که تازه قدم در راه گسترش اقتصادی گذاشته اند چیزی جزلیبرالیسم اقتصادی نمی باشد. دولت رفسنجانی با گردن نهادن بدون چون و چرا برقانونمندی گلوبالیزاسیون و پیروی از سیستم جهانی سرمایه داری، تلاش جدیدی را آغاز کرد تا سرمایه داران بازار بر جامعه حکومت کنندو دخالت دولت در اموراقتصادی تضعیف گردد ، تا جائیکه سرانجام نقش دولت در امور اقتصادی حذف و بکلی از بین برود.

در اجرای این سیاست ، سران رژیم جمهوری اسلامی ایران تلاش گسترده ای را بکار گرفتند ولی در عمل با یک اشکال قانونی مواجه گردیدند و آن همانا اصل ۴۴ قانون اساسی رژیم جمهوری اسلامی ایران بود. چراکه بر طبق این اصل صنایع مادر و بزرگ نظیر بانکها، بیمه ها و شرکتهای حمل ونقل می بایستی منحصرا در اختیار دولت قرار داشته باشد.

بخوبی آگاهیم که مرتجعین حاکم بر ایران پس از به قدرت رسیدن نه تنها بر اموال عمومی دولتی تسلط یافتند بلکه تمام اموال کارخانجات و شرکتهای درباریان سابق و سرمایه داران فراری را دراختیار گرفتند و تحت عناوین مختلف هریک از این کارخانجات و شرکتهارا به بنیادهای گوناگونی که مثل قارچ می روئیدند واگذارمی کردند. بخاطرحفظ اسرار غارت و یغماگریها، در رأس تمام این بنیاد ها، عوامل مورد اعتماد ویا بستگان نزدیک سران رژیم گمارده شدند.

نوبت تصاحب اموال عمومی

پس از آنکه شرکتها و کارخانجات و اموال درباریان سابق و فراریان را تصاحب کردند، نوبت به اموال عمومی و ملی ، یعنی شرکت نفت ، شرکت ذوب آهن و تأسیسات صنعتی خوزستان و اصفهان فرارسید. درهمان حال بانکها نیز می بایستی به شکلی از صورت اموال عمومی و دولتی خارج می گردید و به سرمایه داران خصوصی سپرده می شد.

اگر چه رفسنجانی و دارو دسته وی بعنوان یکی از معماران اصلی این طرح به تدریج وسیله رقبای بوروکرات کنار زده شدند، اما رهبر خامنه ای بادرست کردن یک کلاه شرعی ، تفسیر و تعبیر جدیدی ازاصل ۴۴ قانون اساسی ارائه داد. بموجب تفسیر جدید خامنه ای آن ماده از قانون اساسی بکلی از محتوی تهی شد و پس از آن همانطور که شاهدیم کارخانجات ذوب آهن ، شرکت ملی نفت ، شامل اکتشافات ، استخراج و فروش بر خلاف قانون ملی شدن نفت به شکل خصوصی در آورده شد.

درسالهای گذشته رقابتهای جناحهای درون حاکمیت بر سر کسب قدرت سیاسی موجب قدرت گیری جناح بورژوازی بوروکرات به رهبری سپاه پاسداران گردیده است. این بخش از سرمایه داری اکنون وجه فائقه در حکومت اسلامی است و هم آنها هستند که چه درعرصه نظری و چه عملی به شکل گسترده ای برتمام منابع تولید، توزیع و خدمات چنگ انداخته اند.

سپاه پاسداران بعنوان قدرت بلامنازع اقتصادی و سیاسی

بخوبی می دانیم که سپاه پاسداران در زمان رفسنجانی اجازه یافت وارد کارهای اقتصادی و بازرگانی شود. این نهاد سرکوبگر به تدریج فرماندهان بالای سپاه را وارد عرصه سیاسی - اقتصادی کرد تا آنجا که اکنون تمام اهرمهای قوه مقننه ، قضائی و اجرائی را در اختیار خود گرفته است. سپاه پاسداران نه فقط کلیدی ترین پستهای دولتی را تصاحب کرده بلکه امروزه بصورت قدرتمند ترین تشکیلات مافیائی که بیش از ۸۰ در صد از منابع تولید ، توزیع و خدمات کشور را در اختیار گرفته درآمده است. یکی از نمونه های دست اندازی سپاه خرید ۵۱ در صد از سهام شرکت مخابرات ایران بود که بقول خودشان بزرگترین معامله در بورس ایران بوده و به یک شرکت وابسته به سپاه پاسداران واگذار گردیده است.

درحالیکه سپاه پاسداران خودرا به ظاهر یک نهاد «مردمی» و دولت احمدی نژاد خودرا طرفدار «مستضعفین» معرفی می نماید، امادرعمل آنها مجری نظام سرمایه داری می باشند و بقیه ادعاهای آنان دروغی بیش نیست. احمدی نژاد و دارودسته سپاه پاسداران اکنون همان سیاستی را پیش می برند که درزمان هاشمی رفسنجانی پایه ریزی شده است. اگرچه برنامه ها و دستورات بانک جهانی و صندوق بین المللی پول به همین میزان بسنده نشده و از دخالت هرچه بیشتر دولت در امورمالی و معیشتی مردم جلوگیری به عمل می آورد. درگذشته بسیاری ازدولتها برای ادامه دوام و بقاء خودبخشی از مایحتاج اولیه عمومی جامعه را تأمین و تضمین می کردند. در ایران هم به همین کیفیت در زمان رژیم سابق نان ، قندو شکرو روغن که از احتیاجات اولیه مردم بود بوسیله کمکهای دولتی در حد معینی تأمین می گردید.

برخلاف ادعاهای پوچ احمدی نژاد و دیگر سران رژیم جمهوری اسلامی ایران، اجرای قانون یارانه ها نه فقط کمکی به کارگران و سایراقشار زحمتکش جامعه نمی کند بلکه بر وخامت زندگی اقتصادی آنها می افزاید. طرح و اجرای قانون یارانه ها در ایران براین پایه استواراست که میزان دخالت دولت در تأمین مایحتاج عمومی بطور کلی قطع و ازمیان برداشته شودو قانون بی رحم سرمایه داری از طریق حاکمیت بازار و بازاریان کنترل تمام عرضه و تقاضا و قیمتها رابر عهده گیردتا سیادت تام و تمام سلطه سرمایه داری در ایران تأمین شود . احمدی نژاد خودش هم معنی واقعی این قانون را نمی داند به همین دلیل است که در سخنرانیهای بی حساب و کتابش هر روز مطلبی را عنوان می کند و هرزمان نقش تازه ای بر زمین می کوبد.

هم اکنون این قبیل قوانین در پاره ای از کشورهای پیشرفته وضع گردیده و اجرا می شود اما: باوجود نظم و ترتیب اقتصادی و وجود آمارهای مطمئن و مورداعتماد، هنوزاجرای کامل این سیاست با دشواریهایی مواجه می باشد، چه رسد به ایران که هیچگونه قانون و نظام درستی در زمینه اقتصادی وجود نداشته و ندارد. در ایران امروز اصولا چیزی به معنای علمی آن بنام آمار وجود ندارد. در شرایطی که قراراست عرضه و تقاضا مبنای قیمت گذاری مایحتاج عمومی گردد، طبیعتا در غیاب یک سیستم صحیح و کنترل دقیق، قیمتها به صورت مضاعف افزایش خواهد یافت، از اینرو بزرگترین صدمات و ضربات به طبقات متوسط و کم در آمد جامعه وارد خواهد شد.

اکنون هیچکس نمی داند که رقم چهل هزار تومانی که دولت احمدی نژاد در نظر دارد به مردم پرداخت کند بر چه مبنائی محاسبه گردیده است. آیا چند درصداز جمعیت ایران بخصوص طبقات متوسط و کم درآمد و کارگران و دهقانان از این مبلغ بهره خواهند گرفت. بنابراین تردیدی نیست که اجرای این قانون دست و پاشکسته و بدون هرگونه نظم و ترتیب اقتصادی خواهد بود و روز بروز بر مصائب اقشار کم در آمد و متوسط جامعه افزوده خواهد شد.

در نخستین مرحله اجرای این قانون قراربوده است ۲۰٪ از یارانه ها حذف گردد بطوریکه بعد از ۵ سال کل یارانه ها حذف شود. درهمین مرحله قیمتها حداقل بین ۳ تا ۹ برابر افزایش یافته است و در پاره ای موارد یکسری احتیاجات اساسی نظیر آب و برق و گاز مصرفی خانواده ها افزایش بیش از ده برابر را نشان می دهد. از اینرو تردیدی نیست که بر خلاف ادعای احمدی نژاد و همدستان او روز بروز وضع معیشتی مردم دشوار تر و نابسامان تر می گردد.

در کشورهای پیشرفته اجرای این چنین قوانینی همانطور که اشاره شد بمعنای کم کردن دخالت دولت در امور اقتصادی و بازاراست ولی در ایران با توجه به سیستم حکومتی شتر گاوپلنگ ، دخالت دولت نه تنها کمتر بلکه بیشتر هم می گردد. درسیستم حاکمیت کنونی معلوم نیست دستگاه حاکم آیا به مخالفین خود هم همان مبلغ ۴۰ هزار تومان را پرداخت خواهد کرد یاخیر؟

در چنین شرایطی وظیفه همه فعالان و مبارزان سیاسی ایران است که این نقشه خانمان برانداز رژیم را افشاء و مردم را برای مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی ایران آماده تر سازند. سازمان چریکهای فدایی خلق ایران با تکیه بر سوابق دیرینه مبارزه و افشاگریها بر علیه این رژیم ، از تمام سازمانها و فعالین سیاسی دعوت می نماید در انجام این امر مهم سیاست اتحاد در پیش گیرند ، صفوف خودرا برای سرنگونی رژیم ضدمردمی حاکم فشرده تر سازند.

سازمان چریکهای فدایی خلق ایران

۷ دی ۱۳۸۹- ۲۸ دسامبر ۲۰۱۰


A.C.P- Postfach 12 02 06-60115 Frankfurt am Main-Germany-

Fax: 00-49-221-170 490 21

Web Site: http://www.iranian-fedaii

E-Mail: organisation@iranian-fedaii.de

سایر مقالات:

باراک اوباما ارتجاع شیعه را به ارتجاع سنی ترجیح می دهد

عقب نشینی میرحسین موسوی و مطالبات جنبش اصیل مردم ایران

تشویق مردم به آرامش به نفع کدام طبقه است ؟

پرده دیگری از اعمال ددمنشانه آدم نمایان رژیم جمهوری اسلامی ایران - زجرنامه ی بهاره مقامی یکی از شقایق های له شده ی ایران ، قربانی تجاوز در زندان

جنگهای کوچک ـ قدرتهای بزرگ به قلم Patrick Cockburn

lموضع غرب در برابر رژیمی که قوانین بین المللی رابه سخره گرفته است

شیلی ۱۹۷۳ - ۱۱ سپتامبر دیگری

وضعیت فاجعه بار زندان کهریزک به قلم یکی از آزادشدگان این اردوگاه فاشیستی

چه کسانی حقایق را تحریف می کنند ؟

یادی از رفیق صفرخان (صفر قهرمانیان) به مسعود بهنود که علیرضا نوریزاده و ناصر مستشار هم بخوانند

پیرامون عناصر مرموز و طرز کار خبرچینهای رژیم جمهوری اسلامی ایران- درباره سایت مشکوک اعتراض و همکاری سربلند گرداننده این سایت با رژیم

ناگفته‭ ‬هایی‭ ‬در‭ ‬باره‭ ‬قتل‭ ‬شاپور‭ ‬بختیار‭ ‬در‭ ‬مصاحبه‭ ‬با‭ ‬سخنگوی‭ ‬سازمان‭ ‬چریکهای‭ ‬فدای‭ ‬خلق‭ ‬ایران‭ ‬حسین‭ ‬زهری (بهرام‭(

اکثریت‭: ‬چرچیلیسم‭ ‬یا‭ ‬رسیدن‭ ‬به‭ ‬قدرت‭ ‬به‭ ‬هر‭ ‬شکل- نامه به رفیق بهرام - حسین زهری و پاسخ رسیده‬

 چرا سربازان گمنام امام زمان رفیق بهرام - حسین زهری را هدف تبلیغات سوء خود قرار داده؟

چرا خائنین اکثریتی هر روز گستاخ تر می شوند؟ اظهارات رفیق حسین زهری در باره چاپخانه مخفی سازمان

وضعیت کنونی و جناح بندیهای درونی رژیم جمهوری اسلامی

خمینی چه گفت؟ خمینی چه کرد؟ (در باره دانشگاهها) قبل از به قدرت خزیدن بعد از به قدرت خزیدن

سایت «صدای مردم» متعلق به وزارت اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی ایران است

نوار گفتگوی هدایت اشتری لرکی معاون ساوامادر فرانسه با حبیبیان معاون ساواما در تهران

اسناد تبهکاریهای سربازان گمنام امام زمان

به کوبا دست نخواهید یافت - به قلم فیدل کاسترو

ماهوشیاری خودرا از دست نخواهیم داد-درباره ایرج مصداقی تواب و همکار رژیم جمهوری اسلامی ایران


۱