بازار بعنوان یکی از ارکانهای اقتصادی رژیم ، دستخوش اختلافات عمیق بین سپاه پاسداران و مؤتلفه اسلامی قرار گرفته است

بازار و بازاریان که تاکنون بعنوان یکی از ارکانهای اصلی حاکمیت محسوب می شدند، هم اکنون به دو جناح پائین و بالای بازار تقسیم شده ، عملا در چنبره سپاه پاسداران گرفتارآمدند و مسیر ورشکستگی را می پیمایند.

تظاهرات و اعتصابات چند ماهه گذشته در بازار که هنوز هم بطور کامل پایان نیافته است ثابت کرد که اختلاف عمیقی بین لایه های بالا و پائین بازار وجود دارد. در قسمت بالای این بخش از قدرت اقتصادی، هیئت مؤتلفه اسلامی به رهبری عسگراولادی قرار گرفته است که طی چند دهه گذشته بصورت یک باند قدرتمند غارتگر و مافیایی در درون ساختار اقتصادی رژیم به استثمار و جنایت مشغول بوده است. این باند هم اکنون در محاصره سپاه پاسداران قرار گرفته است که طی سالیان متمادی برای حفظ موقعیت تجاری خود از آنها بهره می برد و از آنها طرفداری می کرد. مؤ تلفه اسلامی و شرکاء غافل از اینکه سپاه پاسداران پس از غارت ثروت دولتی ، منابع طبیعی کشور و قبضه نهادهای دولتی به بخش خصوصی هجوم خواهند آورد ، هم اکنون در چنگال سپاه گرفتار شده است. از هنگامیکه دخالتهای سپاه در کنترل بازار و انحصارات علنی تر شده ، جناح بالایی بازار برهبری مؤتلفه کوشش کرده است تا افعی سپاه را به لانه برگرداند ولی تاکنون همه تلاشهای آنان بی نتیجه بوده ، روز بروز بر قدرت و کنترل سپاه در بازار افزوده شده است.

در شرایط کنونی نه بازار علاقه ای دارد برای منافع سنتی و تاریخی اش شریک اختیار کند و نه سپاه پاسداران می تواند از این خوان یغما چشم پوشی نماید. علی رغم این درگیریها اما طرفین با احتیاط برای حذف دیگری به جلو گام بر می دارند چراکه می دانند هرچه این نزاع مافیایی آشکار تر شود، مردم بیشتر از ماهیت چپاولگرایانه آنها آگاه می شوند، در نتیجه فروپاشی نظام را تسریع خواهد کرد.

در حالیکه در قسمت بالای بازار تضاد بین غولهای بزرگ سرمایه و سپاه در جریان است ، در قسمت پائین بازار وضع به گونه دیگری است. کسبه خرده پای بازار که از معاملات بزرگ و زدوبند با سپاه و انحصارات محروم گردیده اند، مجبورند با دوجناح قدرتمند بازار و سپاه کنار آیند و بر مدیریت پادگانی دولت احمدی نژاد در امور اقتصادی سر پوش بگذارند. قشر پائین بازار مجبور است به بازاریابی برای اجناسی دست بزند که برای فروش آن فقط نقش واسطه را ایفاء می کند.

رژیم جمهوری اسلامی ایران چنان وضعیت مشقت باری به مردم ایران تحمیل کرده است که دیگر قدرت خریدی برای آنها باقی نمانده ، اما بخش پائین بازار و کسبه بقاء خودرا در ایفاء نقش مفیدی باز یافته تا دراین گردونه هرچه بیشتر جیب مردم خالی شود ودرآمد ناچیز آنها به حساب سرمایه داران بزرگ واریزگردد. اگر چنین نشود، پس چه کسانی ده ها میلیارد دلار واردات را درشرایط نابسامان اقتصادی و قیمتهای در حال افزایش ناشی ازحذف یارانه ها خرید و مصرف خواهند کرد؟

بر طبق آمار و ارقام منتشره از سوی سردمداران رژیم ، دولت احمدی نژاد هم اکنون با یک کسر بودجه ای معادل ۴۰ تا ۵۰ میلیارد دلار مواجه است. به نظر می رسد دول غرب نیز بر ادامه تحریمها پای می فشارند و بر شدت آن می افزایند. از اینرو چشم انداز اقتصادی ایران در آینده بمراتب وخیم تر خواهد شد. از جانب دیگر بازار در تنگنا و بن بست کامل بین مدیریت اقتصادی سپاه پاسداران و جناح قدرتمند بازار گرفتار آمده است. بر طبق آمار منتشر شده ، هم اکنون بیش از ۸۰ درصد درآمد فروش نفت ایران در اختیار سپاه پاسداران قرار گرفته است.

همین هرج ومرج اقتصادی موجب شد تا ماه گذشته در چندین نهاد دولتی پرداخت حقوق کارکنان تا دوهفته عقب افتاد و دولت نتوانست حقوقهارا بموقع پرداخت کند. مراکز تولیدی بسیاری در سراسر کشور از پرداخت بموقع حقوق کارگران عاجزند ودربعضی از کارخانجات کارگران تا ده ماه حقوق خودرا دریافت نکرده اند. شرکتهای زیادی درحال ورشکستگی هستند و روند فرار سرمایه ها به خارج از کشور هنوز ادامه دارد. بدون شک روند بالا رفتن قیمتها در آینده بخاطر حذف یارانه ها و ادامه تحریم بازهم افزایش خواهد داشت . درصورتیکه رژیم بخواهد برای حفظ موقعیت و بقاء کوتاه مدت خود دست به ابتکار تازه ای بزند، چاره ای ندارد جز اینکه قدرت پائین خرید مردم را که ناشی از تورم موجود می باشد بالا ببرد. درحقیقت دولت بایستی میلیاردها دلار به شبکه توزیع ، دستمزد و مستمری مردم بیافزاید تا بتواند بین واردات و قدرت خرید و مصرف مردم تعادل بر قرارکند. این کار غیر ممکن است چراکه کسر بودجه ۴۰ - ۵۰ میلیاردی حاضر دیگر توانی برای مانورهای اقتصادی دولت باقی نگذاشته است.

بحران سیاسی نیز بر دامنه اوضاع نابسامان اقتصادی افزوده است. درگیریهای آشکار وعلنی ماههای گذشته بین مجلس خبرگان و شورای نگهبان ، میان بیت رهبری و دولت ، میان احزاب ، مجلس ، آیت الله های صاحب فتوا با دولت و سپاه پاسداران کل نظام را در سراشیبی سقوط قرار داده است. در چنین وضعیتی حضور فعال وهوشمند نیروهای انقلابی و مبارز درصحنه سیاسی می تواند تحولات پیش رو را به نفع جنبش انقلابی مردم ایران تغییر دهد. مجموعه شرایط موجود چشم انداز فروپاشی رژیم جمهوری اسلامی ایران را بیش از پیش نوید می دهد. نیروهای انقلابی و مردمی اگر بتوانند این بار به درستی و با درایت کامل عمل کنند، بدون شک این رژیم ضد مردمی را بزیر خواهند کشید.


A.C.P- Postfach 12 02 06-60115 Frankfurt am Main-Germany-

Fax: 00-49-221-170 490 21

Web Site: http://www.iranian-fedaii

E-Mail: organisation@iranian-fedaii.de