گرامی باد
سی و نهمین سالگرد قیام بهمن ۱۳۵۷ و
  چهل و هفتمین سالگرد حماسه سیاهکل

۱۹ بهمن ۱۳۴۹سرآغاز فصل جدیدی از مبارزه با رژیم دیکتاتوری شاه و گشایش فصل نوینی در جنبش کمونیستی ایران است . دراین روز تاریخی چریکهای فدایی خلق ایران با حمله به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل توانستند افسانه شکست ناپذیری رژیم شاهنشاهی را درهم شکنند والهام بخش مبارزات توده ای و عظیم کارگری باشند.

در تداوم جانفشانیهای بسیار بتدریج مبارزات دانشجویی و توده ای اوج تازه ای گرفت، سرانجام اعتصابات سراسری کارگری ارکان اقتصادی رژیم را به لرزه درآورد و تمام اقشار اجتماعی برعلیه نظام حاکم بپا خاستند. در ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷درشرایطی که فدائیان خلق پیشاپیش قیام کنندگان قرار داشتند، رژیم سلطنتی در ایران ساقط شد.

با وجود نقش آفرینی فدائیان خلق وسایر نیروهای مبارز درسرنگونی رژیم شاه، اما عدم تجریه کافی درجبهه مخالفین شاه و ناآگاهی توده های بپا خاسته موجب شد تا امپریالیسم جهانی مهره های مورد اعتماد خودرا در رأس قیام مردمی بگمارد. آنها با ترفندی زیرکانه عنصر مرتعجی بنام روح الله خمینی را از عراق به فرانسه انتقال دادند، کلیه دستگاههای تبلیغاتی غرب را دراختیار وی گذاردند و با کمک او وعناصرسرسپرده به غرب که پیرامون خمینی قرارداده بودند توانستند انقلاب ایران را بکجراه بکشانند. در آن هنگامه تاریخی تبلیغات بی امان بلندگوهای امپریالیسم در پشتیبانی از خمینی به حدی بالا گرفت که دستگاه خبرپراکنی بدنام بی بی سی فارسی جنجال براه انداخت مبنی براینکه عکس خمینی را در ماه دیده اند. چنین شد که رژیمی بمراتب خشن ترو بی رحم تر از رژیم شاه در ایران استقراریافت.

برهمگان آشکار است عملکرد رژیمی که با کمک امپریالیسم جهانی بنام جمهوری اسلامی به مردم ایران تحمیل شد ، بمراتب از رژیم گذشته بدتر می باشد. رهبران این رژیم ابتدا با پشتیبانی همه جانبه سرمایه داری جهانی خودرا بنام نمایندگان خدا بر روی زمین معرفی کردند.هنگامیکه دول بزرگ سرمایه داری غرب از استقرارحکومت اسلامی و تحکیم نسبی پایه های این رژیم اطمینان یافتند، نوبت به بهره گیری از بازار پرسود ایران فرارسید. از آن پس بیشتر کشورهای صنعتی غرب با انعقاد قراردادهای کلان اقتصادی با رژیم دیکتاتوری- مذهبی نوپا ، جمهوری اسلامی را در تمام جوامع بین المللی برسمیت شناختند. نتیجه این سیاست موجب شد تا رهبران جمهوری اسلامی ایران ابتدا در داخل کشورهرآزادیخواهی را با زندان، شکنجه و تیرباران کیفردهند. درعرصه خارجی رژیم مذهبی حاکم دامنه گستاخیها وبلند پروازیهایش را از لبنان به عراق و از سوریه تا یمن ، آمریکای لاتین و آفریقا گسترش داد.

بدون مبالغه ، طی چهاردهه دیکتاتوری - مذهبی حاکم بر ایران ، صدها هزار نفراز مبارزین ایران بعناوین مختلف توسط رژیم جمهوری اسلامی ایران بکام مرگ کشیده شده اند. در تمام این چهاردهه پرچمداران حقوق بشرو نهادهای بین المللی تحت نفوذ آنها فقط در حد یک بیانیه کوتاه علیه رژیم اکتفا کردند و کوچکترین اقدام جدی در مخالفت با این وضعیت فاجعه بار بعمل نیاوردند.

هم اکنون مشکل اقتصادی و معیشتی در سرتاسرایران بیداد می کند، سالیان متمادی است که دزدیهای کلان در میان سردمداران دو جناح «اصولگرا» و «اصلاح طلب» رژیم به امری عادی درآمده و کلیه مراکز مهم صنعتی و منابع طبیعی کشور در اختیار یک مافیای قدرتمند دولتی قرار گرفته است.

بیکاری بعنوان یک معضل بزرگ اجتماعی از یکسو ، عدم پرداخت حقوق کارگران و کارکنان از سوی دیگر موجب شده تا کارگران برای دفاع از حقوق خویش به اعتراضات گسترده روی آورند. هم اکنون کارگران نیشکر هفت تپه، کارگران هپکوی اراک و ده ها کارخانه در اعتصاب به سر می برند. درتمام موارد کارگران اعتصابی سرکوب می شوند و آنها را بزندان می اندازند.

برجام
جنجالی که رژیم جمهوری اسلامی ایران طی سه سال گذشته بر سر توافق هسته ای موسوم به برجام براه انداخته، دیگر کارآیی خودرا از دست داده است. توافق برجام هیچگونه دست آوردی برای مردم ایران نداشت جز اینکه بیش از یکصد و بیست میلیارد دلار سرمایه گذاری در بخش انرژی راتحت نظارت بین المللی منهدم کرده اند. حتی کوره آب سنگین اراک را بتن ریزی کردند تا برای همیشه قابل استفاده نباشد. کاراین قبیل رسواییهای رژیم اکنون بر همگان آشکار است، زد وبندهای پشت پرده و سازش با امپریالیسم دیگر رازی نیست که از دید عموم مردم ایران پنهان مانده باشد. در همان روزهایی که علی خامنه ای سخنرانی کرد و عربده های ناهنجاری سرداد مبنی بر اینکه: آمریکا و حامیانش این آرزو را بگور ببرند که با دانشمندان اتمی ما مصاحبه کنند و یا از پارچین بازدید کنند، مأمورین آمریکایی در ایران حضور داشتند، آنان هم با دانشمندان اتمی مصاحبه کردند وهم از پایگاه پارچین بازدید نمودند.

اکنون باردیگر رژیم جمهوری اسلامی ایران در معرض همان آزمایش قرار گرفته است. دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید آمریکا با توافق برجام مخالف است. جدی بودن وی در مخالفت با سیاستهای رژیم جهموری اسلامی ایران باعث شده تا رهبران رژیم از سوزاندن پرچم آمریکا و اسرائیل عقب نشینی کنند. مدتی است در اظهاراتشان نسبت به آمریکا محتاط عمل می کنند و از تهدیدهای بی مناسبت و با مناسبت آمریکا پرهیزمی نمایند. اگر چه این قبیل عقب نشینی ها تأثیری در مطالبات آمریکا برای بازنگری قرارداد برجام و دخالت نکردن رژیم ایران در امور کشورهای منطقه نخواهد کرد.

تداوم مبارزه و خیزش عمومی
هم اکنون دور جدیدی از مبارزات سراسری بر علیه رژیم جمهوری اسلامی ایران آغاز شده است. اقشارو طبقاتی که بصورت دلیرانه هر روز با تظاهرات خیابانی و اعتراضات پی در پی برعلیه رژیم بپا می خیزند، توده های محروم جامعه هستند. تفاوت این جنبش با حرکتهای گذشته در آن است که اولا تظاهرکنندگان ازجنبه اقتصادی همه چیز خودرا از دست داده اند و در زمره زحمتکشان جامعه هستند ، ثانیا این جنبش هیچ نام و نشان مذهبی ندارد. نه ازالله اکبر خبری است و نه کسی دنبال فتوای دینی است تا بحرکت در آید. این جنبش همان جنبش پا برهنه هاست ، جنبش کارگران بستوه آمده است ، جنبش معلمین بی حقوق و جنبش دانشجویان ودر یک کلام جنبش مردمانی است که فاقد کمترین حقوق سیاسی - اجتماعی می باشند.

جنبش زنان و دختران مبارز که اکنون به نام دختران خیابان انقلاب شهرت یافته اند ، جنبشی است اصیل و کاملا آگاهانه . اکنون دنیا شاهد است که از پیرزنان سالخورده تا دختربچه های دبستانی روسری از سر برداشته و علیه حجاب اجباری مقاومت می کنند و شعار می دهند. طی دوماه گذشته بیش از چهار هزار نفر دستگیرشده اند ولی تظاهرات علنی و شبانه همچنان ادامه دارد.
در این میان باردیگر امپریالیسم آمریکا با کمک دستگاههای تبلیغاتی و سرمایه گذاری هنگفت در نظر دارد عناصر وابسته بخودرا در رأس جنبش انقلابی ایران قرار دهد. همزمان آمریکا تلاش دارد متحدین اروپایی اش را قانع کند تا آنها نیز به سیاست براندازی رژیم جمهوری اسلامی ایران رضایت دهند. از روند حوادث چنین بر می آید که اروپائیها کمی وقت احتیاج دارند تا تمام وجوه قراردادهای بعد از برجام را از رژیم وصول کنند، بطور قطع بعد از آن با آمریکا همسو و همنوا خواهند شد. منافع اقتصادی و استراتژیک اروپا با آمریکا بیش از آن است که آنها بخواهند دردعوای بین ایران و آمریکا جانب رژیم را بگیرند. اظهارات بی پایه و اساسی که این روزها سران رژیم در مورد همراهی اروپا با خودشان سرمی دهند تنها مصرف داخلی دارد و به قصد فریب افکار عمومی و پنهان کردن تنگناهایی است که بدان گرفتارند.

برخلاف چند دهه گذشته یکپارچگی و سازش بین جناحهای رژیم فروریخته است. اکنون اصولگرا علیه اصولگرا ، اصلاح طلب علیه اصلاح طلب وهردو جناح علیه یکدیگر صف آرایی کرده اند. همانگونه که بارها یاد آورشدیم ، این رژیم بخاطر ماهیت ضد مردمی وسرکوبگرو بقاء حکومتش نمی تواند هیچ مخالفتی را برتابد، حتی درمیان خودیها. نگاهی گذرا از بدو تأسیس رژیم ثابت تاکنون ثابت می کند : آیت الله منتظری قائم مقام رهبر در حصر خانگی درگذشت، میرحسین موسوی نخست وزیر ۸ ساله خمینی و کروبی رئیس مجلسش در حصر خانگی است. محمد خاتمی خانه نشین شده و ممنوع تصویر و ممنوع القلم است.هاشمی رفسنجانی با آنهمه هوش و ذکاوت فتنه جویانه اش سرانجام از استخر کوشک بی جان بیرون آورده شد، محمود احمدی نژاد که روزگاری بزعم رهبر از همه بهتربود و با دیگران فرق داشت سرانجام بعنوان دولت انحرافی معرفی شد. اکنون سخنگوی قوه قضائیه می گوید وی « لاتی است که از چشم افتاده». احمدی نژاد و اطرافیانش اکنون بین زندان وخانه نشینی و زنجیر کردن خود به ضریح شاه عبدالعظیم درحال ستیز با رهبر و اطرافیانش می باشند. شاید برای حذف نهایی وی نیزهمان چاره ای را بیاندیشند که در باره رفسنجانی عمل کردند. حسن روحانی بعنوان رئيس جمهور فعلی نیز علی رغم پشتیبانی بی دریغ غرب ازوی اما بحدی در داخل ایران رسوایی ببار آورده ، خود و دولتش بدنام شده که سران رژیم نیازی به حذف فیزیکی اش نمی بینند.

در چنین شرایطی نیروهای اپوزیسیون ایران بیش از هروقت دیگری مسئولیت دارند تا با عزمی راسخ یکصدا برعلیه رژیم جمهوری اسلامی ایران متحد شوند. این رژیم را سرنگون کنند و بر ویرانه های آن یک سیستم دمکراتیک پایه گذاری نمایند که منافع اکثریت مردم ایران که همانا کارگران و زحمتکشان ایران میباشد را تأمین کند.

سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
۱۹ بهمن ۱۳۹۶-۸ فوریه ۲۰۱۸


A.C.P- Postfach 12 02 06-60115 Frankfurt am Main-Germany

Fax: 00-49-221-170 490 21

Web Site: http://www.iranian-fedaii.de

E-Mail: organisation@iranian-fedaii.de

سایر مقالات:


حسین زهری
۱
حسین زهری