سرانجام «برجام» ازجانب دونالد ترامپ باطل شد
از طرف رژیم جمهوری اسلامی ایران آتش زده شد

نزدیک به سه سال از امضاء قرارداد موسوم به «برجام» بین رژیم جمهوری اسلامی ایران و کشورهای امپریالیستی می گذرد.
همگان آگاهند تلاش بی ثمرچندین ساله سردمداران رژیم برای دست یابی به بمب اتمی سرانجام درتیرماه ۱۳۹۴ به تحمیل شرایط آمریکا وعقب نشینی رژیم انجامید. براساس توافق صورت گرفته بیش از یکصد وبیست میلیارد دلار تأسیسات اتمی ایران منهدم وکوره آب سنگین اراک بتن ریزی شد.
پس از امضاء قرارداد بلندگوهای رژیم برای اغوای افکارعمومی از «دست آورد بزرگ دیپلماتیک» داد سخن گفتند وادعا نمودند:
« آمریکا در مقابل استقامت مردم ایران سرتسلیم فرود آورد.......مردم امید کسانی که می خواستند با فشار و تحریم مملکت و مردم را به زانو دربیاورند و تسلیم کنند این امید را ناامید کردند»


علی خامنه ای که خوب میدانست چه امتیازات ننگینی به غرب داده شده، طوری وانمود کرد که اگر مجلس و دولت صلاح بدانند و قرارداد را امضاء کنند من حرفی ندارم. توگویی دولت و مجلس بدون اذن رهبر می توانست با آمریکا مذاکره کند ؟ اینگونه اظهارات ابهام انگیز خامنه ای به این خاطربود تا هرجا کار خراب شود وی مسئولیت را به گردن دولت و هیئت مذاکره کنندگان بیاندازد. براساس این ترفند وی ادعا می کند هیئت مذاکره کننده برداشت درستی از رهنمود «نرمش قهرمانانه» نداشته اند.همان حیله ای که بعد از باطل کردن برجام ازسوی آمریکا بکار گرفته است.
بعد از رهبر نوبت به حسن روحانی رئیس جمهور رسید تا بهمراه کابینه اش که آشکارا شیفته غرب می باشند ادعا کند :
«برجام حقیقا یکی از برگ های زرین تاریخ کشور است. ما طی این مذاکرات توانستیم قدرت های بزرگ را وادار کنیم تا حقوق هسته ای را به رسمیت بشناسند».


اما در پس این تبلیغات و دروغپراکنی ها چه حقیقتی نهفته بود؟ واقعیت این است که در مقطع امضاء قرارداد ، رژیم ایران دیگر تاب توان مقاومت در برابر تحریمها را ازدست داده بود. فروش نفت با مشکل جدی مواجه شده بود و سیستم بانکی کشور می بایست فقط از طریق قاچاق ارز و با چمدانهای پول نقد خریدهای دولتی و ضروری را از خارج تأمین کند. ورود کالاهای ضروری با مشکل جدی روبرو بود و به قیمت چندین برابر در بازار توزیع می شد.
از اینرو رژیم ایران پذیرفت تا شرایط پیشنهادی زیر را که کاملا از جانب غرب ارائه داده شده بود بپذیرد. در زیر بخش عمده ای از این « برگ زرین تاریخ کشور» که چیزی جز بهدر دادن ثروت مردم ایران نیست را ملاحظه می کنید:
بندهایی را که درزیر ذکر میکنیم بر گرفته ای است ازتوافق رسمی بین رژیم و کشورهای ۵+۱
ایران می پذیرد :


- قلب راکتور اتمی اراک را خارج و بجای آن بتن بریزد.
- ایران تعهد کرده است هرگونه فعالیت در مجتمع هسته ای اراک بمنظور دست یابی به سوخت اتمی متوقف شود و زمانی می توانند در این مجتمع فعالیت کنند که دستگاههای جدیدی با نظر آژانس وتحت نظارت غرب در این مرکز نصب شود.
- کلیه فعالیتها و هرگونه تحرک در مجتمع هسته ای اراک بایستی زیر نظر آژانس بین المللی انرژی اتمی صورت گیرد.
- ایران حق ندارد هیچگونه فعالیت هسته ای در مرکز هسته ای فردو داشته باشد. کلیه دستگاههای خریداری شده بایستی بازشوند و بصورت غیرقابل استفاده از این مرکز خارج شوند.
- مرکز پارچین مورد بازدید قرار می گیرد و در آینده نیز هر موقع که آژانس بین المللی انرژی اتمی اراده کند می تواند از هر جا بازدید به عمل آورد.
- درمرکزهسته ای نطنز کلیه ماشین الات از کار خواهند افتاد و دستگاه های مهم از این مرکز خارج می شوند
- آژانس بین المللی انرژی اتمی حق دارد به هرمرکزهسته ای و نظامی مشکوک سرزده وارد شود و ایران حق هیچگونه مخالفتی ندارد.
- ایران اجازه غنی سازی اورانیوم بیش از ۳/۵ درصد را ندارد.
- کلیه ذخایر اورانیوم غنی شده ایران به روسیه انتقال یافته و فقط ۳۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غلظت پائین در اختیارایران گذاشته می شود
- با تمام دست اندرکاران امور اتمی و دانشمندان ایران از جانب آژانس بین المللی انرژی اتمی گفتگو خواهد شد
- تحریم های وضع شده علیه ایران بطور کامل برداشته نمی شود و فقط شامل تحریمهای هسته ای است.
- زندانیان آمریکایی در ایران بدون هیچگونه قید وشرطی باید آزاد شوند.


با وجود امتیازات سنگین اعطایی رژیم ایران اما دولت دونالد ترامپ حاضر نشد این قرار داد را اجرا کند. چراکه بلند پروازیهای منطقه ای رژیم ، حمایت از جریانات تروریستی ، ژستهای بدون پشتوانه مبنی برمحو دولت صهیونیستی اسرائیل، دخالت آشکار در یمن ، لبنان ، سوریه و یا ادعای داشتن موشکهای «غیرقابل تصورغرب» بهانه را بدست ترامپ داد تا قرارداد موسوم به برجام را باطل کند.
اکنون مردم ایران با مصائب بمراتب بیشتری روبرو خواهند شد چراکه:
ازاین پس تحریمها افزایش می یابد و لطمه آن مستقیم به مردم ایران ، بویژه به طبقه کارگر و زحمتکشان جامعه تحمیل خواهد شد.
با وجود فساد گسترده اقتصادی از سوی هر دو جناح «اصلاح طلب» و «اصولگرا» ، اما در آینده گسترش فقر بیشتر بازهم به گردن تحریمها از جانب غرب انداخته خواهد شد.


زمزمه های جنگی جدید درخاورمیانه که یکطرف آن رژیم ایران و طرف دیگر عربستان سعودی و اسرائیل خواهند بود، از هم اکنون باعث شده هرحرکت اعتراضی به شدیدترین وجهی سرکوب شود. نمونه برخورد با اعتراض معلمین می باشد که آنهارا با دست و پای بسته تحویل زندان اوین داده اند.
پیامدهای تحریم و درافتادن نابخردانه با سایر کشورها باعث می شود قیمتها افرایش یابد، ارز بصورت بی رویه ای بازهم بالارود، سرمایه گذاریهای خارجی در ایران درحد ناچیز سالهای گذشته متوقف شود، بیکاری بازهم فزونی یابد، سخت گیریهای اجتماعی نظیر حجاب اجباری بیشترشود ودریک کلام فشار ، ارعاب و سرکوب افزایش یابد.

جناح «اصلاح طلب» رژیم که اکنون خودرا در تنگنا دیده ، برای ماندن در قدرت راه دنباله روی از جناح «اصولگرا» را برگزیده ، همانند گذشته برای سرکوب مردم و «حفظ نظام» آماده پرچم آتش زدن و دنباله روی از رهبراست.

بطورکلی سکان قدرت اقتصادی و سیاسی امروز در دست دو جناح سرکوبگر رژیم قرار گرفته و خودرا مهیای یک جنگ منطقه ای می سازند. آنچه به اسم تداوم برجام با کشورهای اروپایی تبلیغ می شود کوتاه مدت است. در دراز مدت نه کمپانیهای اروپایی حاضرند منافع اشان را بخاطرمعامله با رژیم ایران بخطر اندازند ونه با افزایش تحریمهای رژیم ایران قدرت خریدی برایش میماند که برای کمپانیهای اروپا سود آورباشد. اروپائیها تا آنجا با رژیم ایران مماشات می کنند که وجه قراردادهای انجام شده را دریافت کنند ، آنوقت بهانه توسعه موشکهای بالستیک ایران و دخالت رژیم در امورمنطقه دلیل قاطعی است که آنها نیز از رژیم فاصله بگیرند.


رژیم ایران در صحنه بین المللی هیچ توافق پایداری با هیچ کشوری نمی تواند انجام دهد. روسیه و چین به منافع خود می اندیشند ولفاظی های سران رژیم توام با سوزاندن پرچم آمریکا از روی استیصال است.
آنچه اهمیت دارد، تداوم خیزش مردمی است که از دیماه سال گذشته آغاز شده و همبستگی بیشتری را بین نیروهای مبارز و طبقات تحت ستم ایران بوجود آورده است. یگانه راهی که بتواند ایران را ازچنگال تبهکاران حاکم نجات دهد، اتحاد و همبستگی تمام نیروهای انقلابی ، مبارزو ترقیخواه جامعه است.

پرتوان باد اتحاد تمام نیروهای انقلابی ومبارز
سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی ایران
زنده باد دمکراسی وبرابری خلقهای تحت ستم ایران


A.C.P- Postfach 12 02 06-60115 Frankfurt am Main-Germany

Fax: 00-49-221-170 490 21

Web Site: http://www.iranian-fedaii.de

E-Mail: organisation@iranian-fedaii.de

سایر مقالات:


حسین زهری
۱
حسین زهری