جنگ روسیه و اوکراین و
تلاش نافرجام آمریکا برای تک قطبی نگهداشتن دنیا
با گذشت نزدیک به دوماه از حمله نظامی روسیه به اوکراین نقش پشت پرده بازیگران این جنگ بیشتر برملا گردیده است. کنکاش بدون جانبدارانه اسناد منتشر شده درباره حمله نظامی روسیه به اوکراین ثابت می کند بیش از یک دهه است روسیه اصرار می ورزد پیمان آتلانتیک شمالی( ناتو) از استقرار موشک و سایر تجهیزات نظامی در مرزهایش اجتناب کند. توافق سال۱۹۹۰ بین کشورهای غربی و گورباچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی آن روزگار ثابت می کند غرب تعهد کرده است کشورهای اروپای شرقی بی طرف بمانند و از پیوستن به ناتو خودداری کنند. این توافق نه فقط از جانب ناتو بلکه همواره از سوی آمریکا زیر پا گذاشته شده است. بلوک ناتو پس از برکناری ویکتور یانوکوویچ از ریاست جمهوری اوکراین درسال ۲۰۱۴ همواره نئونازیهای گردان آزوف و طرفداران فاشیسم در اوکراین را تقویت کرده اند.
از سوی دیگر گسترش مناسبات تجاری بین روسیه با اتحادیه اروپا بویژه قراردادهای گاز نورد استریم ۱ و ۲ با کشور آلمان باعث خشم رهبران آمریکا برعلیه آلمان گردید تاجائیکه هنگام دیدار صدراعظم سابق آلمان خانم آنگلا مرکل با رئیس جمهورسابق آمریکا، دونالد ترامپ از دست دادن به صدراعظم آلمان خودداری کرد.
اسناد و شواهد پیرامون زیر پا گذاشتن تعهدات بلوک غرب و گسترش مرزهای ناتو به سمت شرق بسیار است و ما به موارد فوق بسنده می کنیم.هرچند بیان حقایق بمعنای جانبداری از روسیه نمی باشد.
در پس جنگ روسیه و اوکراین چه می گذرد:
واقعیت این است که آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم خود را سرور دنیا معرفی میکند و بخود اجازه می دهد در تمام امور مربوط به سایر کشورها دخالت کند. هر نظام حکومتی در هرگوشه جهان اگر موافق سیاست آمریکا عمل نکند دشمن محسوب می شود و اگربا آمریکا همسو شود پس از مدتی تحت تأثیر جناحهای حاکم درآمریکا تاریخ مصرف اشان پایان می یابد. این قبیل رژیمها دربهترین حالت اگر حاکمان آن از شانس خوبی برخوردار شود باید مانند شاه ایران ، بن علی در تونس یا اشرف غنی در افغانستان طی ۴۸ ساعت جای خود را به اسلامگرایان یا افراد مورد اعتماد آمریکا بسپارند. درغیر اینصورت به سرنوشت صدام حسین درعراق ، معمر قذافی در لیبی یا حسنی مبارک در مصر دچار می شوند. این سناریو در باره کشورهای اروپای شرقی نظیر یوگسلاوی بگونه غم انگیزتری (بصورت انقلاب مخملی) رقم زده شده است.
چنگ اندازی و کنترل تمام نهادهای بین المللی توسط آمریکا این توانایی را به این کشور داده است تاآنها از مواد غذایی تا امور بانکی ، از حقوق بشر تا اندوخته کشورها، از منابع درآمد تا مخارج آنها را کنترل کنند. در یک کلام از اواسط قرن گذشته تا کنون آمریکا خودرا پادشاه بی رقیب دنیا دانسته و اکنون آغاز پایان این سلطان بی رقیب فرارسیده است. درچنین شرایطی کاملا قابل درک است چرا آمریکا تلاش می کند از یک کمدین دست نشانده جاه طلب بنام زلنسکی در اوکراین قهرمان بسازد و مردم این کشور را بعنوان هیزم جنگ افروزی اش مورد استفاده قرار دهد.
باوجود مخالفت خیلی کشورها با سیاست آمریکا (حتی عربستان سعودی بعنوان هم پیمان دیرینه آمریکا) وعلی رغم حضور پررنگ ائتلاف نوظهور بریکس شامل : برزیل ، روسیه ، هند ، چین و آفریقای جنوبی که جمعیت قابل ملاحظه جهان را شامل می شوند، آمریکا هنوز بخود اجازه می دهد از حربه تحریم اقتصادی علیه سایر کشورها استفاده کند و ازاین طریق مخالفین اش را ایزوله نماید. تحریمی که بار سنگین آن نه بر دوش رهبران کشورهای نافرمان بلکه بر گرده اقشار پائین جامعه قرار می گیرد.
قربانیان اصلی تداوم جهان تک قطبی آمریکا میلیاردها مردم کم درآمد جوامع ، کودکان و سالمندان کشورها می باشند. درسالهای گذشته تحریم بعضی کشورها توسط آمریکا به قیمت جان میلیونها انسان تمام شده است. به جرأت میتوان ادعا کرد تحریم اقتصادی سایر کشورها یکی از بدترین و زشت ترین حربه هایی است که همچنان امپریالیسم آمریکا از آن استفاده می کند. هم اکنون بدون توجه به فشارطاقت فرسا بر مردم جهان حتی اروپائیان هم پیمان آنها، آمریکا برای حفظ نظام تک قطبی درجهان میلیونها انسان را در تنگنای معیشتی قرار داده است.
اگرچه آمریکا این سیستم کنترل جهان را «نظم نوین» می نامد ولی واقعیت این است که تداوم این وضع دنیا را بسوی قرون وسطی سوق می دهد. اگر اوضاع برهمین منوال جریان یابد، در آینده هرکشوری زور بیشتری دارد در گوشه ای از دنیا حاکمیت خواهد کرد.
بجاست تا دیر نشده جنبشهای انقلابی ، مترقی و همه آزادیخواهان سراسر جهان فریاد اعتراض خودرا بر علیه این نظم ویرانگر رساتر سازند. جنگ روسیه و اوکراین باید متوقف شود و درچارچوب قوانین موجود سازمان ملل و برمبنای توافق ۱۹۹۰ صلح برقرار گردد. بدون تردید اگر کشورهای اروپای غربی بجای دمیدن بر آتش جنگ و ارسال سلاح به اوکراین به اجرای تعهدات ۱۹۹۰ خود که پذیرفته اند حتی یک اینچ بسوی شرق پیشروی نخواهند کرد پای بند بمانند جنگ مهار خواهد شد، در غیر اینصورت چه بسا کوچکترین خطا و یا تحریک عمدی موجب شود بجای استفاده از تسلیحات متعارف، سلاح هسته ای کاربرد پیدا کند.
مرگ برجنگ افروزان
زنده باد صلح
زنده باد آزادی
تلاش نافرجام آمریکا برای تک قطبی نگهداشتن دنیا
با گذشت نزدیک به دوماه از حمله نظامی روسیه به اوکراین نقش پشت پرده بازیگران این جنگ بیشتر برملا گردیده است. کنکاش بدون جانبدارانه اسناد منتشر شده درباره حمله نظامی روسیه به اوکراین ثابت می کند بیش از یک دهه است روسیه اصرار می ورزد پیمان آتلانتیک شمالی( ناتو) از استقرار موشک و سایر تجهیزات نظامی در مرزهایش اجتناب کند. توافق سال۱۹۹۰ بین کشورهای غربی و گورباچف رهبر اتحاد جماهیر شوروی آن روزگار ثابت می کند غرب تعهد کرده است کشورهای اروپای شرقی بی طرف بمانند و از پیوستن به ناتو خودداری کنند. این توافق نه فقط از جانب ناتو بلکه همواره از سوی آمریکا زیر پا گذاشته شده است. بلوک ناتو پس از برکناری ویکتور یانوکوویچ از ریاست جمهوری اوکراین درسال ۲۰۱۴ همواره نئونازیهای گردان آزوف و طرفداران فاشیسم در اوکراین را تقویت کرده اند.
از سوی دیگر گسترش مناسبات تجاری بین روسیه با اتحادیه اروپا بویژه قراردادهای گاز نورد استریم ۱ و ۲ با کشور آلمان باعث خشم رهبران آمریکا برعلیه آلمان گردید تاجائیکه هنگام دیدار صدراعظم سابق آلمان خانم آنگلا مرکل با رئیس جمهورسابق آمریکا، دونالد ترامپ از دست دادن به صدراعظم آلمان خودداری کرد.
اسناد و شواهد پیرامون زیر پا گذاشتن تعهدات بلوک غرب و گسترش مرزهای ناتو به سمت شرق بسیار است و ما به موارد فوق بسنده می کنیم.هرچند بیان حقایق بمعنای جانبداری از روسیه نمی باشد.
در پس جنگ روسیه و اوکراین چه می گذرد:
واقعیت این است که آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم خود را سرور دنیا معرفی میکند و بخود اجازه می دهد در تمام امور مربوط به سایر کشورها دخالت کند. هر نظام حکومتی در هرگوشه جهان اگر موافق سیاست آمریکا عمل نکند دشمن محسوب می شود و اگربا آمریکا همسو شود پس از مدتی تحت تأثیر جناحهای حاکم درآمریکا تاریخ مصرف اشان پایان می یابد. این قبیل رژیمها دربهترین حالت اگر حاکمان آن از شانس خوبی برخوردار شود باید مانند شاه ایران ، بن علی در تونس یا اشرف غنی در افغانستان طی ۴۸ ساعت جای خود را به اسلامگرایان یا افراد مورد اعتماد آمریکا بسپارند. درغیر اینصورت به سرنوشت صدام حسین درعراق ، معمر قذافی در لیبی یا حسنی مبارک در مصر دچار می شوند. این سناریو در باره کشورهای اروپای شرقی نظیر یوگسلاوی بگونه غم انگیزتری (بصورت انقلاب مخملی) رقم زده شده است.
چنگ اندازی و کنترل تمام نهادهای بین المللی توسط آمریکا این توانایی را به این کشور داده است تاآنها از مواد غذایی تا امور بانکی ، از حقوق بشر تا اندوخته کشورها، از منابع درآمد تا مخارج آنها را کنترل کنند. در یک کلام از اواسط قرن گذشته تا کنون آمریکا خودرا پادشاه بی رقیب دنیا دانسته و اکنون آغاز پایان این سلطان بی رقیب فرارسیده است. درچنین شرایطی کاملا قابل درک است چرا آمریکا تلاش می کند از یک کمدین دست نشانده جاه طلب بنام زلنسکی در اوکراین قهرمان بسازد و مردم این کشور را بعنوان هیزم جنگ افروزی اش مورد استفاده قرار دهد.
باوجود مخالفت خیلی کشورها با سیاست آمریکا (حتی عربستان سعودی بعنوان هم پیمان دیرینه آمریکا) وعلی رغم حضور پررنگ ائتلاف نوظهور بریکس شامل : برزیل ، روسیه ، هند ، چین و آفریقای جنوبی که جمعیت قابل ملاحظه جهان را شامل می شوند، آمریکا هنوز بخود اجازه می دهد از حربه تحریم اقتصادی علیه سایر کشورها استفاده کند و ازاین طریق مخالفین اش را ایزوله نماید. تحریمی که بار سنگین آن نه بر دوش رهبران کشورهای نافرمان بلکه بر گرده اقشار پائین جامعه قرار می گیرد.
قربانیان اصلی تداوم جهان تک قطبی آمریکا میلیاردها مردم کم درآمد جوامع ، کودکان و سالمندان کشورها می باشند. درسالهای گذشته تحریم بعضی کشورها توسط آمریکا به قیمت جان میلیونها انسان تمام شده است. به جرأت میتوان ادعا کرد تحریم اقتصادی سایر کشورها یکی از بدترین و زشت ترین حربه هایی است که همچنان امپریالیسم آمریکا از آن استفاده می کند. هم اکنون بدون توجه به فشارطاقت فرسا بر مردم جهان حتی اروپائیان هم پیمان آنها، آمریکا برای حفظ نظام تک قطبی درجهان میلیونها انسان را در تنگنای معیشتی قرار داده است.
اگرچه آمریکا این سیستم کنترل جهان را «نظم نوین» می نامد ولی واقعیت این است که تداوم این وضع دنیا را بسوی قرون وسطی سوق می دهد. اگر اوضاع برهمین منوال جریان یابد، در آینده هرکشوری زور بیشتری دارد در گوشه ای از دنیا حاکمیت خواهد کرد.
بجاست تا دیر نشده جنبشهای انقلابی ، مترقی و همه آزادیخواهان سراسر جهان فریاد اعتراض خودرا بر علیه این نظم ویرانگر رساتر سازند. جنگ روسیه و اوکراین باید متوقف شود و درچارچوب قوانین موجود سازمان ملل و برمبنای توافق ۱۹۹۰ صلح برقرار گردد. بدون تردید اگر کشورهای اروپای غربی بجای دمیدن بر آتش جنگ و ارسال سلاح به اوکراین به اجرای تعهدات ۱۹۹۰ خود که پذیرفته اند حتی یک اینچ بسوی شرق پیشروی نخواهند کرد پای بند بمانند جنگ مهار خواهد شد، در غیر اینصورت چه بسا کوچکترین خطا و یا تحریک عمدی موجب شود بجای استفاده از تسلیحات متعارف، سلاح هسته ای کاربرد پیدا کند.
مرگ برجنگ افروزان
زنده باد صلح
زنده باد آزادی
|
A.C.P- Postfach 12 02 06-60115 Frankfurt am Main-Germany
|
Web Site: http://www.iranian-fedaii.de E-Mail: organisation@iranian-fedaii.de |
بخشی از اخبار و مقالات قدیمی
