گرامی باد
چهل و چهارمین سالگرد قیام بهمن ۱۳۵۷ و
 پنجاه ودومین سالگرد حماسه سیاهکل

۱۹ بهمن ۱۳۴۹چریکهای فدایی خلق ایران با عزمی راسخ و با هدف سرنگونی رژیم دیکتاتوری محمد رضا شاه پهلوی دلاورانه به پاسگاه ژاندارمری سیاهکل حمله کردند. رستاخیز سیاهکل چنان تأثیر عمیقی بر جامعه آن روز ایران نهاد که از آن بعنوان جنبش نوین کمونیستی ایران یاد می شود. علاوه براین با شکسته شدن جو ارعاب وهراس درجامعه، رویکرد جدیدی در مبارزات انقلابی ایران بوجود آمد. چرخشی که توانست نقطه پایانی باشد برسکوت منفعلانه ای که بخاطرسالها بی عملی حزب توده بر جنبش انقلابی ایران سایه افکنده بود.

بعد از عملیات سیاهکل شاه به گزافه ادعا کرد ارتش وساواک توانسته اند فدائیان خلق را سرکوب کنند. از مشاورین آمریکایی خود بهره گرفت، حتی بخشی از جنگلهای سیاهکل را برای پیدا کردن بازماندگان چریکها به آتش کشیدند. پس از آن با اعدام رفقای دستگیر شده در سیاهکل چنین وانمود کرد که گویا ایران همچنان جزیره آرامش است.
در پاسخ به بیهوده گوئیهای شاه، سپهبد فرسیو رئیس دادرسی ارتش توسط چریکهای فدایی خلق ترور شد ودامنه مبارزه و اعتراضات برعلیه ستمگریهای شاه به دانشگاه ها ، سپس به کارخانه ها و مناطق محروم جامعه گسترش یافت. بر بستر چنین تحول شگرفی بود که سرانجام خیزش عمومی با مشارکت فعال کارگران ، بویژه نفتگران، کارمندان ، زحمتکشان، فرهنگیان، دانش آموزان و مزدبگیران به قیام بهمن ماه ۱۳۵۷ انجامید .

درآن ایام پرشکوه درحالیکه مردم ایران برای درهم شکستن ماشین سرکوب دولتی در خیابانها فریاد مرگ بر شاه سر میدادند، امپریالیسم آمریکا و متحدینش به هراس افتادند تا منافع خودرا پس از سقوط رژیم شاه تضمین کنند. براساس چنین سیاستی آنها در کنفرانس گوادلوپ تصمیم گرفتند پیش از پیروزی انقلاب ایران، شاه را از کشورخارج کنند و آیت الله خمینی را بجای وی برمسند قدرت بگمارند. بنیان نهادن یک حکومت کاملا مذهبی درایران دنباله سیاست تقویت پان اسلامیسم در منطقه بود. چراکه تجربه سرکوب نیروهای بالنده جامعه توسط امپریالیسم و ارتجاع قبلا درکشورهایی نظیر اندونزی ، کشورهای عربی و تأسیس اولین حکومت اسلامی در پاکستان تجربه شده بود. از اینرو فقط یک عنصر مرتجع و پلید مانند خمینی می توانست این وظیفه را درایران عهده دار شود و چنین شد.

تجربه تلخی که تکرار نخواهد شد
درآن برهه تاریخی دول امپریالیستی غرب موفق شدند بر بستر بی تجربگی نیروهای انقلابی و عدم آگاهی توده های مردم، ترکیبی ازعناصرمرتجع مذهبی به رهبری روح الله خمینی، نهضت آزادی و طیفی از عناصر دست پرورده در خارج از کشور را بعنوان بدیل رژیم پهلوی و«شورای انقلاب» به مردم تحمیل کنند. درواقع درخت انقلاب ایران قبل از اینکه به بارنشیند با تبر بی رحم امپریالیسم و ارتجاع کمرخم کرد ولی مردم امید به انقلاب را تا به امروز از دست نداده اند.
کلیه اسناد و یادمانده های تاریخی مربوط به سقوط رژیم شاه ثابت می کند ، دربهمن ماه ۱۳۵۷آمریکا با یک دسیسه چینی شبه کودتا، محمدرضا شاه را از ایران خارج کرد، سپس براساس زد و بندهای قبلی، ارتش وکلیه نهادهای سرکوبگر رژیم شاه را دست نخورده به خمینی تحویل داد.

خیزشهای مردمی و سرکوب عنان گسیخته رژیم دیکتاتوری - مذهبی حاکم
در سالهای گذشته چندین خیزش سراسری بر علیه رژیم اسلامی ایران شکل گرفت و در مواردی رژیم را در لبه پرتگاه حتمی قرار داد. در این مصاف نابرابرهزاران نفراز آزادیخواهان بخاک افتادند و ده ها هزارنفر زندانی و آواره شدند، با این وجود جنبش انقلابی ایران هرگر خاموش نشد.

با وجود سرکوب دائمی اعتراضات و ایجاد جو ارعاب درجامعه، همواره اعتصابات کارگری، معلمین ، بازنشستگان ودانشجویان ادامه داشته است. در تمام سالهای دیکتاتوری، رژیم هرگز نتوانست صدای آزادیخواهی مردم را خاموش کند.
در شهریورماه گذشته زنده یاد مهسا امینی بعد از دستگیری به جرم بدحجابی توسط گشت ارشاد در بازداشتگاه وزرا جان باخت، پس از آن مردم در سراسر ایران بپا خاستند. آتشی که در شهریورماه گذشته برپاشد هنوز شعله های سوزانش در اقصی نقاط ایران برعلیه رژیم جمهوری اسلامی ایران زبانه می کشد.
رویداد جان باختن مهسا امینی همزمان شد با اختلافات عمیق دول غرب و رژیم ایران بر سرامضاء برجام. رژیم ایران مانند گذشته سیاست وقت کشی را در پیش گرفت تا بتواند اهداف اتمی خودرا تکمیل کند ، درحالیکه دول غرب این بار مجبورشدند سیاست مماشات را کنار بگذارند، چراکه درهمان زمان ایران به عضویت سازمان همکاری شانگهای پذیرفته شد، موضوعی که منافع اقتصادی غرب را بطور جدی بخطر انداخت. از آن پس رسانه های غرب برخلاف ۴۴ سال گذشته سرکوب مردم ایران را پوشش خبری می دهند.

از هنگام خیزش شهریورگذشته تاکنون صدها نفر جان باخته اند، هزاران نفر دستگیر شدند، با این وجود مبارزه و مقاومت سراسری با هدف سرنگونی رژیم حاکم در مناطق مرکزی، شمال ، جنوب، کردستان، بلوچستان ، آذربایجان، لرستان و اکثر شهرها و روستاهای ایران ادامه دارد.

نقش دولتهای غرب در به انحراف کشاندن انقلاب ایران
همزمان با خیزش سراسری و اوج گیری مبارزات مردم باردیگر کشورهای امپریالیستی با هجوم سنگین رسانه ای دست بکار شدند تا انقلاب ایران را بکجراه بکشانند. آنها با استفاده از عناصری که در ۴۴ سال گذشته هیچ نقشی در مبارزه علیه رژیم حاکم نداشتند تلاش می کنند یک اپوزیسیون جعلی را به مردم ایران تحمیل کنند. عناصری که اگر بتوانند بعد از سقوط جمهوری اسلامی آنها را تحمیل و جایگزین نمایند، نقشی بجز تأمین منافع غرب و بندگی در آستان آنان نخواهند داشت.

برای دست یابی به این هدف تاکنون ترفندهای زیادی بکار گرفته اند، اما از آنجا که مردم ایران بمراتب آگاه تر از سال ۵۷ می باشند ، از آنجا که سازمانهای اپوزیسیون نیز تجارب گذشته را سرمشق قرار داده اند، کشورهای امپریالیستی تاکنون نتوانسته اند اپوزیسیون مطلوب خودرا تشکیل دهند. پشتیبانی همه جانبه از رضا پهلوی فرزند دیکتاتور سابق ایران ، چند ورزشکار غیر سیاسی و یا عناصر بدنام هنری ایران بیش از آنکه آنهارا در رسیدن به اهدافشان کامیاب کند، بی اعتبار کرده است. رضا پهلوی فاقد سازمان و تشکیلات است و بطور علنی اعتراف می کند با سپاه پاسداران و بسیج در ارتباط است. در واقع درخارج از کشور تشکیلات وی بخشی از اصلاح طلبانی است که از اعضای سابق دفتر تحکیم وحدت می باشند. در داخل ایران نیز سرداران و پاسداران رژیم هستند که هم اکنون مردم را سرکوب می کنند. رضا پهلوی برطبق اظهارات علنی ادعا می کند درنظر دارد مملکت را با آنها اداره کند و با صراحت می گوید « یعنی همین ارتشی ها ، یعنی همین بسیجی ها، یعنی همین اعضای سپاه دربخش نظامی و مسلح اش». در توضحیات تکمیلی نیز هیچ شرمی بخود راه نمی دهد که باصراحت بگوید« این صحبتهای من با آنها فکر نکنید که یکطرفه است، دو طرفه است . من با ارتش ، با سپاه با بسیج ارتباط دارم یعنی مکالمه داریم».

کاملا واضح است مردم ایران پس از تحمل ۴۴ سال مصائب بی شمار ناشی از حکومت اسلامی و نیروهای سرکوبگرش هرگز زیر بار جابجایی رهبری رژیم نخواهند رفت. این رژیم بطور کامل شامل سپاه پاسداران ، بسیج، ارتش، شهربانی، سازمان اطلاعات سپاه و در یک کلام تمام ارگانهای سرکوب باید ساقط و بطورکلی منحل شوند. دخالت بیشتر آمریکا و اروپا در این امر مهم جز لطمه به انقلاب ایران ثمره ای ببارنخواهد آورد. شرط اول دوستی با مردم ایران آن است که از دخالت در انقلاب ایران و گزینش رهبری آینده پرهیزکنند. قدرت رسانه ای خودرا برای معرفی عناصر بی هویت ، ساواکیهای رژیم دیکتاتوری شاه و افراد دست نشانده بکار نیاندازند و از تخریب نیروهای حقیقی اپوزیسیون ایران دست بردارند. زد وبندهای پنهانی و چانه زدن با رژیم ایران فقط به بقاء بیشتر این رژیم کمک خواهد کرد، امریکه در دهه های گذشته جزولاینفک سیاست غرب بوده است. اگر دول غرب واقعا دمکرات هستند اجازه دهند تمام نیروهای مخالف رژیم ایران در شرایط مساوی از رسانه های گروهی آنها به نفع مردم ایران استفاده کنند، نه اینکه تلاش نمایند عناصر بی صلاحیت و دست نشانده خود را بعنوان رهبران اپوزیسیون به مردم ایران تحمیل کنند.
حمایت دولتهای غربی در ۴۴ سال گذشته از رژیم جمهوری اسلامی به حد کافی لطمات جبران ناپذیری به مردم ایران وارد کرده است. تاکنون صدها نفر از فعالین اپوزیسیون در کشورهای مختلف که بیشتر آنها درکشورهای غرب بودند ترور شدند، در تمام موارد قاتلین در ازاء قراردادهای کلان اقتصادی به ایران تحویل داده شده اند.

تا هنگامیکه قراردادهای اقتصادی و زد و بندهای پنهانی آنان با رژیم ایران تحت عنوان اجرای مفاد برجام درجریان بود، کمترین ارزشی به اعتراضات گسترده نیروهای مبارز ایران قائل نشدند، هنگامیکه بازار پرسود آنها بخشا توسط روسیه و چین تصاحب شد و رژیم ایران به عضویت سازمان همکاری شانگهای پذیرفته شد، آنگاه پرچم حقوق بشر در اروپا و آمریکا به اهتزاز درآمد وفریاد «پشتیبانی» آنها از مردم ایران سرتا سر جهان را در نوردید. تداوم این سیاست یا موجب جنگ داخلی در کشورما خواهد شد ویا زمینه تداوم کشتار بیشتر نیروهای مبارز توسط رژیم جمهوری اسلامی ایران را فراهم می کند.

جنجال وکالت به رضا پهلوی که این روزها توسط رسانه های غرب بازتاب وسیعی داشته ، کاملا با شکست مواجه شده است. مردم ایران از خود می پرسند اصلا چه نیازی به وکیل است؟ انقلاب ایران نه به اراده و اجازه قدرتهای خارجی نیازمند است ونه احتیاجی به مذاکره و چانه زنی با این یا آن دول خارجی. علاوه براین دادن وکالت به یک شخص (هرکسی باشد) ازپذیرش ولایت فقیه هم بدتراست. اگر خمینی باکمک رسانه های غرب و ترفند طلبه ساده توانست مردم را گول بزند ،سپس خودرا نماینده خدا بر روی زمین معرفی نماید، بعد ولایت فقیه را تحمیل کند، اکنون سناریوی دیگری درحال اجراست تا مردم را وادار کنند به یکنفر وکالت دهند که هیچ معنایی ندارد جز اینکه صغیر بودن خود را گواهی دهند. کشورهای غربی باید از رأی گیری اینترنتی رضا پهلوی درس عبرت بگیرند که با وجود پشتیبانی سرورهای قدرتمند گوگل ، فیسبوک ، اینستاگرام وغیره ، از ۸ میلیون ایرانی خارج ازکشور فرد مورد علاقه آنها کمتر از ۴ درصد رأی آورده است. این حقیقت ثابت کرد مردم ایران چه در داخل و چه خارج از کشور کاملا آگاهند و حاضر نیستند سلطه هیچ قدرتی را بپذیرند ، بجز نیروی توانمند خودشان.

مشکل امروز مردم ما عدم انسجام بین نیروهای مبارز است. این معضل راباید با تلاش و بردباری بهر نحو ممکن برطرف کنیم.
چاره رنجبران وحدت و تشکیلات است.

زنده و جاوید باد یاد رفقای بخون تپیده و پیشگامان سیاهکل
زنده و جاوید باد یاد همه بخون تپیدگان قیام بهمن ماه ۱۳۵۷
مرگ بر رژیم جمهوری اسلامی ایران
زنده باد آزادی

سازمان چریکهای فدایی خلق ایران
۱۹ بهمن ۱۴۰۱- ۸ فوریه ۲۰۲۳

۲ ۳ ۴ ۵ ۶
:آرشیو اخبار ومقالات اخیر

A.C.P- Postfach 12 02 06-60115 Frankfurt am Main-Germany

Web Site: http://www.iranian-fedaii.de

E-Mail: organisation@iranian-fedaii.de

بخشی از اخبار و مقالات قدیمی


حسین زهری
۱
حسین زهری