موضع غرب دربرابر رژیمی که قوانین بین المللی را به سخره گرفته است !

روز دوشنبه ۲۰ آوریل ۲۰۰۹ دنیا شاهد نمایشی بود که در حضور دبیر کل سازمان ملل متحدو نمایندگان بسیاری از کشورها در ژنو ، رئیس جمهور یکی از مستبد ترین دیکتاتوریهای قرن به سخنرانی پرداخت. برای اولین بار نبود که محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهورایران کلیه قوانین و مصوبات سازمان ملل را به سخره می گرفت و آنهارا زیرپا می گذاشت. طی چند سال گذشته وی و دیگر رهبران رژیم جمهوری اسلامی ایران ، بارها مصوبات سازمان ملل وقوانین شناخته شده و الزام آوربین المللی را «ورق پاره های بی ارزش» خوانده اند.

اگرسی سال پیش ، اینگونه اظهارات درمحدوده ایران خلاصه می شد و دنیای غرب ظاهرا اینگونه ادعاها را محکوم می کرد، اکنون نیاز اقتصادی غرب موجب شده است تا برخلاف کلیه شئون اجتماعی دنیای متمدن ، به افراد بی مقداری نظیر احمدی نژاد تریبون سازمان ملل داده شود و در سوئیس از او پذیرایی بعمل آید.

قبل از کنفرانس ، اکثرکشورهای غربی با آگاهی از موضع بغایت ضد دمکراتیک و ضد انسانی رژیم جمهوری اسلامی ایران ، شرط مشارکت خود در اجلاس ژنو و گوش کردن به سخنان احمدی نژاد را فقط به چگونگی اظهارات وی درباره اسرائیل خلاصه کرده بودند. تو گویی کشتار صدها هزارنفر از نیروهای انقلابی ومترقی ایران ، سرکوب خلقهای تحت ستم کشورما ، از کردستان تا بلوچستان و از ترکمن صحرا تا آذربایجان و خوزستان برای دنیای غرب هیچگونه اهمیت و ارزشی ندارد!

بدون شک هیچ فردآگاه و انسان مترقی نمی تواند واقعیات جنگ جهانی دوم و وجود هولوکاست را انکار کند. واکنش بجای نمایندگان کشورهای غربی در مورد عدم مشارکت ویا خروج از جلسه سخنرانی احمدی نژاد در ژنو سوئیس ، امری کاملا قابل قبول و مورد تأیید است. موضوعی که نمی توان آنرا نادیده گرفت، این واقعیت انکار ناپذیراست که دفاع از مردم اسرائیل این جواز را برای غربیها صادر نکرده است که حقوق انسانی بیش از هفتاد میلیون نفراز مردم تحت ستم ایران را زیرپا بگذارند. گیریم که احمدی نژاد در مورد اسرائیل سخنان همیشگی اش را در ژنو تکرار نمی کرد ! آیا غربی ها بازهم اینگونه تاکتیکهای مقطعی وی را همانند سخنرانی سه روز قبلش بمناسبت روز ارتش به فایل نیک نمی گرفتند؟ آیا نمایندگان غرب حاضربودند بخاطر اعمال دیکتاتوری و سرکوب خلقهای تحت ستم ایران کمترین واکنشی نسبت به سخنرانی و یا حضور وی در ژنو نشان دهند؟

باوجودیکه حرفهای رئیس جمهوراسلامی ایران بمناست روز ارتش ، ماهیتا هیچگونه تفاوتی با حرفهای قبلی اش نداشت، اما از آنجاکه غربیها دنبال بهانه ای برای توجیه سیاستهای آقای اوباما درمورد مذاکراتش با رژیم ایران هستند، این بیانات را متفاوت ارزیابی نمودند؟! آیا سخن گفتن مثبت ویا منفی درمورد اسرائیل، بخودی خود هیچگونه تغییری در ماهیت دیکتاتوری و سرکوبگر رژیم جمهوری اسلامی ایران بوجودخواهد آورد؟ آیا از لحاظ قوانین و عرف بین المللی این شرط و اصول صحیحی است که یک رژیم دیکتاتوری در داخل کشورخویش به هر جنایتی دست زند ، نسل کشی کند ، بیش از ده هزار زندانی سیاسی را طی ۴۸ ساعت به جوخه اعدام بسپارد، جنایاتی نظیر هولوکاست ویا بدتر از آنرا درکشور خود مرتکب شود ، اما چون سیاستهایش همسو با منافع غرب و هماهنگ باآنهاست، پس می تواند مورد تأیید جامعه بین المللی قرارگیرد؟ همان سیاستی که متأسفانه سالهاست دنیای غرب در برابر دیکتاتورهایی نظیر حکومت اسلامی ایران در پیش گرفته است.

عملکرد دولتهای اروپایی ، بویژه دولت فرانسه درمورد رژیم جمهوری اسلامی ایران

در اروپا ، علی رغم جنجالهای مطبوعاتی پیرامون سیاست واحد اتحادیه اروپا و یکی شدن این قاره ، هنوز دربرابر تنگناهای اقتصادی و سیاسی هر کشوری خط مشی جداگانه ای اتخاذ می کند. دولتهای بزرگ در این اتحادیه نظیر: آلمان ، فرانسه ، ایتالیا، انگلیس ، هلند درمورد بحران اقتصادی جهان سرمایه داری هرکدام راه متفاوتی رابر گزیده اند. درمورد رژیم جمهوری اسلامی ایران نیز منافع اقتصادی آنها موجب اتخاذ تصمیمات متفاوتی گردیده است . بطورمثال در حالیکه دولتهای هلند، ایتالیا و آلمان از شرکت در جلسه دوربان ۲ بخاطر حضور احمدی نژاد خودداری کردند، فرانسه که موضعی مواج در تمام زمینه ها اتخاذ می کند و در سالهای گذشته نیز کشورش به پایگاه اصلی تروریستهای رژیم جمهوری اسلامی ایران در آمده است ، موضعی متزلزل نشان داد. فرانسه اعلام کرد در جلسه سخنرانی احمدی نژاد شرکت می کند به شرطی که وی علیه اسرائیل چیز زیادی نگوید! مطمئنا اگر فشار اسرائیلی ها نبود ، این شرط نیز از سوی فرانسه اعلام نمی گردید. باوجود تغییرات اخیردردستگاه دولتی فرانسه و روی کارآمدن آقای سرکوزی ، اماتعیین سیاست نهایی درمورد رژیم ایران هنوز هم نه در الیزه که در کمپانیهای توتال ، پژو ، رنو و امثالهم اتخاذ می گردد.

کوشنر وزیرخارجه فرانسه درمورد خروج نماینده کشورش از فرانسه می گوید «من امیدوارم که این حرکت اعتراض آمیز موجب ایجاد حس مسئولیت در سطح جامعه بین المللی گردد. برای اینکه ملتها علیه هر نوع نطق کینه توزانه و هرگونه یاوه گویی گرد هم نیامده اند، حمایت از حقوق بشر و مبارزه علیه هر نوع نژادپرستی خیلی مهم است» .

بسیارخوب ، سخنان آقای کوشنر مردم پسند و شاید هم برای فرانسویها اغوا کننده است ، اما بجابود اگر آقای کوشنر برای یکبار هم که شده به نمایندگانش دستور می داد، بخاطر رعایت حقوق بشر و اعمال دیکتاتوری درایران ، مذاکرات دوجانبه بین نمایندگان رژیم ایران و فرانسه در پاریس و صرف ناهار ماهیانه با سفیر و سایر دیپلمات - تروریستهای رژیم ایران هم به تعویق بیافتد! چه رسد به اینکه دستور دهدجلسات هماهنگی مشترک با سفیر رژیم درپاریس را ترک کنند؟! آقای کوشنر ادعا می کند: «حمایت از حقوق بشر و مبارزه علیه هر نوع نژادپرستی خیلی مهم است». کاملا درست ، اما چرا هنگامیکه پای منافع اقتصادی درمیان است ، همیشه حقوق بشرباید نادیده گرفته شود و نژاد پرستی راهم فقط در محدوده انکار کنندگان هولاکاست ارزیابی نمود؟ اگرشکنجه و اعدام ده ها هزار نفر از نیروهای انقلابی ومبارز در زندانهای رژیم جمهوری اسلامی و کشتار صدها هزار نفر از مردم سراسر ایران درمقوله حمایت از حقوق بشرنمی گنجد ، پس استناد جستن گاه و بیگاه به این میثاق بین المللی به چه درد می خورد!

دولتهای غربی بویژه فرانسه ، هربارکه مجبور شدند اظهاراتی علیه رژیم دیکتاتوری ایران برزبان آورند بلافاصله یا توسط سفرای سیار و یا از کانالهای مختلف به حاکمان ایران پیغام فرستادند که موضوع را خیلی جدی نگیرید ، مصرف داخلی داشته است. برای اینکه بی مدرک سخن نگفته باشیم ، بازهم به موضع گیری یک روز بعداز کنفرانس ژنو آقای کوشنر بازمی گردیم . وی طی مصاحبه با کانال ۵ فرانسه می گوید سفر متکی که من مرتبا با او دیدار می کنم و قرار بود این هفته در پاریس باشد، کمی به تعویق انداخته شد. من فکر می کنم این سفر لزوما اندکی به تعویق می افتد، اما، ما رابطه خود را قطع نمی کنیم و به روند مذاکرات نیز پایان نمی دهیم.ما به هیچ وجه بر علیه ایرانی ها نیستیم. ما در این منطقه بی چون و چرا طرفدار صلح هستیم و اگر احمدی نژاد دوباره انتخاب شود، باز درها به روی مذاکره بسته نخواهد شد».

ملاحظه می کنید که درازای یک قدم به جلو برداشتن درژنو ، طی ۲۴ ساعت، دولت فرانسه چند قدم به عقب فرار کرده است. مطمئنا اگر بخاطررقابتهای حزبی در داخل فرانسه نبود «این سفر لزوما اندکی به تعویق» نمی افتاد و آقای کوشنر مجبور نمی شد به احمدی نژاد پیام بفرستد که اگر دوباره هم انتخاب شدی روی ما حساب کن !

سوئیس کشور «بی طرفی» است اگر پای نفت و گاز درمیان نباشد!

هانس رودلف مرز رئیس جمهور سوئیس ضمن خوش آمد گویی به محموداحمدی نژاد در ژنو گفت : «حضور شما فرصت مغتنمی است تا درباره راه های توسعه روابط دوجانبه ، همکاریهای منطقه ای و بین المللی بحث و تبادل نظر شود». به دنبال اظهارات آقای رودلف مرز، دولت سوئیس نیز اطلاعیه ای صادرکرد که محور آن تأکید بر همکاری دوجانبه بویژه درمورد همکاریهای اقتصادی در زمینه انرژی می باشد. دولت سوئیس بدون اشاره به جزئیات تقاضای رئیس جمهور خود از احمدی نژاد درمورد خرید نفت و گاز ارزان قیمت از رژیم ایران ، سفر احمدی نژاد به سوئیس را حائز اهمیت تلقی کرده است.

به نظرمی رسد نیاز اقتصادی سوئیس هم بر «بیطرفی» این کشور سایه افکنده است. مدت مدیدی است که رقابتهای اقتصادی و نیاز به بازارپر سود ایران موجب شده است تا دول بزرگ صنعتی و صاحبان ثروت تعریف جدیدی از مقوله های حقوق بشر و نژاد پرستی ارائه دهند. آنان حق خود می دانند تا مصوبات بین المللی را درخدمت به منافع اقتصادی خویش تعبیر و تفسیر کنند.

ازآنجاکه در یکسال گذشته بانکهای سوئیس ، بویژه UBS بعنوان بزرگترین بانک این کشور، میلیاردها دلار از دست داده است ، اکنون دولتمردان این کشور سخت بتکاپو افتاده اند تا راهی برای جبران خسارتهای هنگفت وارده بیابند . کاملا مفهوم است که در شرایط بحران کنونی ترمیم میلیاردها دلار ضرر کار آسانی نیست. از اینرو دولت سوئیس دریک سوداگری آشکار«بیطرفی» خودرا درازاء یک زدوبند عریان با رژیم دیکتاتوری - مذهبی حاکم بر ایران به مناقصه گذاشت. اگر جز این واقعیت است اصلا چه لزومی داشت جلسه ای که توسط سازمان ملل برپاشده و دولت سوئیس دعوت کننده نیست ، حال رئیس جمهورش از احمدی نژاد استقبال کند! این کار از لحاظ عرف تشریفاتی و دیپلماتیک نیز الزام آور نبوده است.

رئیس جمهور سوئیس برای توجیه رفتارش استناد می کند که ما حافظ منافع آمریکا در ایران هستیم . این موضوع را همه می دانند ، اگر دولت سوئیس به این اصل نیز پای بندبماند، بنابراین آنها حافظ منافع آمریکا هستند و نه حافظ منافع رژیم ایران در غرب . چرا در شرایطی که خود آمریکا این اجلاس را تحریم کرده رئیس جمهور سوئیس «فرصت را مغتنم شمرده» تا با احمدی نژاد تجارت کند و از اوطلب خرید نفت و گاز ارزان بنماید؟

رئیس جمهور سوئيس بخاطرنیاز اقتصادی و زدوبند با رژیم دیکتاتوری - مذهبی ایران مقدم فردی را گرامی داشت که مردم ایران وی را تیرخلاص زن وجامعه جهانی اورا هیتلر کوچک لقب داده است. بدون شک ، اقدام دولت سوئیس در پذیرایی از احمدی نژاد نه یک عهد شکنی با قوانین و مردم سوئیس ، بلکه یک تجاوز آشکار به حقوق مردم ایران است که سالهاست تحت سلطه نظام دیکتاتوری - مذهبی حاکم قرار دارند.

سازمان چریکهای فدایی خلق ایران



A.C.P- Postfach 12 02 06-60115 Frankfurt am Main-Germany-

Fax: 00-49-221-170 490 21

Web Site: http://www.iranian-fedaii

E-Mail: organisation@iranian-fedaii.de